ارتباط بین فراوانی هزارپا با ترکیب عناصر غذایی لاشبرگ در مناطق جنگلداری شده و مخروبه (مطالعه موردی دارابکلا- مازندران)

نویسندگان

چکیده

در دو دهه اخیر مساحت جنگل های مخروبه در شمال ایران به علت دخالت انسان افزایش یافته است. جنگلکاری با گونه های اصلاح کننده خاک می تواند روشی مناسب برای احیا و بازسازی جنگل های مخروبه باشد؛ زیرا با افزایش فعالیت های زیستی مرتبط با تجزیه لاشبرگ و چرخه عناصر غذایی؛ روند بازگشت اکوسیستم به شرایط طبیعی را کوتاه می نماید. این بررسی با هدف تعیین فراوانی جمعیت هزارپا در جنگلکاری های 14 ساله افرا؛ بلوط؛ توسکا و زربین در مقایسه با یک جنگل مخروبه انجیلی و ممرز در دارابکلا با توجه به ترکیب عناصر غذایی لاشبرگ انجام شد.در عرصه های مورد بررسی 50 نمونه انتخاب ویژگی های جمعیت هزارپا؛ لاشبرگ و لایه سطحی خاک (0 تا 10 سانتی متر) شامل تعداد و زیوزن هزارپا؛ وزن ؛ درصد ماده خشک؛ درصد پروتئین خام؛ درصد چربی خام؛ درصد الیاف خام؛ درصد خاکستر؛ واکنش شیمیایی لاشبرگ؛ درصد رطوبت وزنی و وزن مخصوص ظاهری خاک اندازه گیری شدند. کلیه نمونه های هزارپا با گونه (Lohmander, 1928)Ommatoiulus caspius از خانواده Julidae تعلق داشتند. در جنگل کاری های افرا و بلوط میانگین زیوزن هزارپا بیشتر از 100 میلی گرم در متر مربع و وزن لاشبرگ کمتر از 1000 گرم در متر مربع بود. در حالی که جنگلکاری های توسکا و زربین و جنگل مخروبه انجیلی و ممرز میانگین زیوزن هزارپا کمتر از 50 میلی گرم در متر مربع و میانگین وزن لاشبرگ بیشتر از 1000 گرم در متر مربع به دست آمد. ضریب همبستگی تعداد و زیوزن هزارپا با وزن لاشبرگ (88/0-=r) درصد چربی خام لاشبرگ (80/0=r)؛ درصد الیاف خام لاشبرگ (53/0=r) و وزن مخصوص ظاهری خاک (60/0=r) معنی دار بود. در بین متغیرهای مرتبط با ترکیب عناصر غذایی لاشبرگ؛ درصد چربی خام بالاترین همبستگی را با محور اول در تجزیه و تحلیی مولفه های اصلی (69/0-=r) داشت. گونه های درختی کاشته شده در جنگلکاری از طریق ترکیب عناصر غذایی لاشبرگ بر فراوانی جمعیت هزارپا و مقدار تجمع ماده آلی در لایه لاشبرگ موثر بوده اند.

کلیدواژه‌ها