دانشکده منابع طبیعی
مجله منابع طبیعی ایران (منتشر نمی شود)
60
5
2009
02
19
بررسی تغییرات مکانی فرسایش پذیری خاک با استفاده از روش زمین آمار و GIS (مطالعه موردی حوزه آبخیز مهر سبزوار)
FA
شمسا...
ایوبی
97328234
محسن حسینعلی
زاده
86214441
فرسایشپذیری خاک از عواملکلیدی دخیل در برخی مدلهای فرسایش و رسوب از جمله USLE، RUSLE و MUSLE است که به صورت عامل K نمایش داده می شود و تابعی از توزیع اندازه ذرات، ماده آلی، ساختمان و نفوذپذیری است. روشهای مرسوم، تغییرپذیری مکانی این متغیرها را به صورت دقیق نشان نمی دهد و هیچ اطلاعاتی از دقت برآورد آنها به کاربر ارائه نمی کند و مقدار آنها در سراسر تیپ خاک ثابت است. بنابراین تحقیق موجود به منظور بررسی تغییرات مکانی عامل فرسایش پذیری خاک در حوزه آبخیز مهر سبزوار، صورت گرفت. طراحی شبکه نمونهبرداری با 110 نقطه به صورت سیستماتیک - آشیانهای به فواصل 50، 100، 250 و500 متر در منطقه مورد بررسی در محیط GIS انجام گرفت. نمونهبرداری در نقاط مورد بررسی. از عمق 5-0 سانتیمتری سطح خاک صورت گرفت و نفوذپذیری در عمق 30-5 سانتیمتری بررسی شد. برخی خصوصیات خاک شامل توزیع اندازه ذرات و مواد آلی در آزمایشگاه اندازهگیری شد. تغییرپذیری این متغیرها به صورت مدلهای تغییرنما و تهیه نقشههای کریجینگ و خطا صورت گرفت. آنالیز زمین آماری نشان میدهد که متغیرهای مورد بررسی خاک، بیشتر از مدلهای گوسی، نمایی و کروی هستند و دامنه تأثیر آنها از 320 تا 3200 متر متغیر است. مقدار فرسایشپذیری خاک از 13/0 تا 91/0 در تغییر است و حداکثر و حداقل آن در شرق و جنوب غربی محدوده مورد بررسی قرار دارد. الگوی پراکنش این متغیر با تغییرپذیری سیلت در مقایسه با متغیرهای دیگر همخوانی بسیارخوبی نشان می دهد که این ناشی از تأثیر زیاد سیلت در فرسایشپذیری است. الگوی تغییرپذیری فرسایشپذیری با واحدهای زمینشناسی همخوانی به نسبت خوبی نشان می دهد که نمایانگر این است که مواد مادری منطقه با توجه به نوع خاکهای حاصل، فرسایشپذیری خاک را کنترل میکند.
فرسایشپذیری خاک,زمین آمار,تغییرنما
https://ijnr.ut.ac.ir/article_27546.html
https://ijnr.ut.ac.ir/article_27546_331d3b03a8bf4b92a29093772e8c68c7.pdf
دانشکده منابع طبیعی
مجله منابع طبیعی ایران (منتشر نمی شود)
60
5
2009
02
19
مقایسه دقت تصاویر ماهوارهای AVHRR و TM در تعیین پوشش برفی
FA
جهانگیر
پرهمت
32211541
بهرام
ثقفیان
32269942
در این تحقیق تأثیر قدرت تفکیکپذیری مکانی1 اطلاعات ماهوارهای در تعیین سطح زیر پوشش برف بررسی شد. بدین منظور سنجنده AVHRR2 ماهواره نوآ با قدرت تفکیک پذیری اسمی معادل 1100 متر و سنجنده TM3 ماهواره لندست با قدرت تفکیکپذیری اسمی معادل 5/28 متر انتخاب و مقایسه شدند. نتیجه این تحقیق که در مناطق برفگیر حوزه کارون واقع در زاگرس ایران انجام شده است، نشان می دهد مساحت پوشش برفی در تصاویر ماهواره های نوآ و لندست در دو تاریخ متفاوت، یکی در اوایل فصل ذوب و دیگری در اواخر فصل ذوب، به ترتیب 15 و 17 در صد با هم اختلاف دارند. همچنین نتیجه این تحقیق نشان می دهد که مساحت مشترک پلی گونها در همپوشانی مکانی برای دو ماهواره از مساحت پلی گون در دو تصویر بمراتب کمتر است، ولی مساحت همپوشانی در پلی گونهای مختلف با مساحت کل برف پلی گونهای هر ماهواره همبستگی زیادی را نشان میدهد. به علاوه هر چه قدرت تفکیک پذیری مکانی اطلاعات ماهوارهای کمتر باشد، سطح زیر پوشش برف بیشتر از حد برآورد میشود. مسئله دیگر اینکه برای تشخیص میدان های برفی از تصاویر ماهوارهای، اندازه میدانهای برفی باید بزرگ تر از چند پیکسل سنجنده باشد.
قدرت تفکیک مکانی,ماهواره نوا,لندست TM و مساحت برف
https://ijnr.ut.ac.ir/article_27547.html
https://ijnr.ut.ac.ir/article_27547_7067457a2d6148ebd649e547db3764be.pdf
دانشکده منابع طبیعی
مجله منابع طبیعی ایران (منتشر نمی شود)
60
5
2009
02
19
تاثیر پیتینگ، ریپینگ و کنتورفارو در ذخیره رطوبت
FA
احد
حبیبزاده
26256943
مسعود
گودرزی
79597384
کریم
مهرورزمغانلو
86362397
عزیز
جوانشیر
88585494
در این بررسی تاثیر عملیات آبخیزداری?مانند پیتینگ (چاله)، ریپینگ (شخم عمیق) و کنتورفارو (شیار) در ذخیره رطوبت و افزایش پوشش گیاهی با هم مقایسه و مناسب ترین عملیات پیشنهاد شده است. این تحقیق با استفاده از کرتهای آزمایشی و در قالب بلوکهای کامل تصادفی با هشت تیمار (کنتور فارو، پیتینگ و ریپینگ همراه با بذرپاشی و بدون بذرپاشی، شاهد، فقط بذرپاشی) در سه تکرار به اجرا در آمده است. کرت ها به ابعاد 8 متر در 40 متر در شیب حدود 6 درصد در نظر گرفته شد. دو صفت پوشش گیاهی و رطوبت خاک در داخل این تیمارها بررسی شد. عملیات رطوبتسنجی به صورت فیزیکی و نمونهبرداری با سیلندر و اوگراز اعماق صفر تا 50 سانتیمتر و از طریق خشک کردن و توزین آن انجام شد. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیلهای آماری رطوبت نشان میدهد که در سطح احتمال 1 درصد تیمارها در دو گروه(b,a) قرار میگیرند و در سطح احتمال 5 درصد نیز سه گروه (c,b,a) به وجود میآید که بیشترین مقدار آن به فارو و پیتینگ به ترتیب با 82/8 و 52/8 درصد و کمترین آن به تیمار شاهد با 24/7 درصد مربوط است. بررسی درصد تاج پوشش و تولید علوفه نیزطی دو سال متوالی انجام شد. نتایج نشان می دهد که درسطح احتمال 5 درصد تیمارها در سه گروه a،b،c و در احتمال 1 درصد تیمارها در دو گروه b،a قرار میگیرند. بیشترین درصد پوشش گیاهی با 66/44 درصد مربوط به پیتینگ با بذرپاشی و کمترین مقدار مربوط به تیمار ریپینگ بدون بذرپاشی با 891/15 درصد مربوط است. نتایج نشان میدهد که در زمین های با بافت سنگین و مارنی، میتوان با احداث فارو و پیتینگ، ضمن ذخیره نزولات آسمانی و حفاظت خاک، پوشش گیاهی مناسبی ایجاد کرد.
کنتـور فاور,پیتینگ,ریپینگ,ذخیره رطوبت و پوشش گیاهی
https://ijnr.ut.ac.ir/article_27548.html
https://ijnr.ut.ac.ir/article_27548_d6a583afbf18a2419513af5d843ca987.pdf
دانشکده منابع طبیعی
مجله منابع طبیعی ایران (منتشر نمی شود)
60
5
2009
02
19
بررسی کارایی عکس ماهوارهای کاسموس درتهیه نقشه اشکال فرسایش
FA
مسیب
حشمتی
27272936
محمد
قیطوری
44249165
حسن
احمدی
71541469
فرسایش، یکی از مهم ترین پیامدهای تخریب منابع طبیعی و اراضی کشاورزی است که به طور جدی بستر حیات را تهدید میکند. در این، زمینه تهیه نقشه اشکال فرسایش اولویت بیشتری نسبت به نقشه شدت فرسایش دارد.به این منظور از منابع مختلف بویژه نقشههای ژئومرفولوژی، عکسهای هوایی و تصاویر ماهوارهای استفاده به عمل می آید. نکته مهم دیگر، بازدیدهای صحرایی است که تراکم بازدید تابع مقیاس نقشه است، اما استاندارد خاصی برای آن وجود ندارد. هدف از این تحقیق که در حوزه مرک (Merek) استان کرمانشاه انجام گرفت، بررسی کارایی عکس ماهوارهای کاسموس در مطالعات ژئومرفولوژی و تهیه نقشه اشکال فرسایش در مقیاس 1:50000 است. بدین منظور پس از تهیه نقشه اشکال فرسایش با تفسیر عکس ماهوارهای(کاسموس 000/1:50) و رخسارههای ژئومرفولوژی (با استفاده از GIS)، در هر رخساره، 5 دامنه، مورد بررسی میدانی قرار گرفت. نتایج حاصل از مقایسه عکس و بررسیهای میدانی نشان میدهد که انطباق بررسی میدانی با تفسیر عکس در رخسارههای فرسایش آبراههای، خندقی و لغزشی بیش از 70 درصد، در فرسایشهای سطحی و تختانک، متوسط و برای فرسایشهای شیاری و برفی کمتر از 50 درصد بوده و فرسایش انحلالی از روی عکس قابل شناسایی نیست. نتایج مقایسه دامنههای هر رخساره نیز نشان داد که همخوانی در 29 رخساره بیش از 70 درصد، در 34 رخساره بین 70-60 درصد و در 14 رخساره کمتر از 60 درصد بود.بر این اساس، درحالت دوم باید مرز رخساره را طی کنترل صحرایی و تغییرات جزیی تصحیح و در حالت سوم رخساره را به دو رخساره دیگر تبدیل کرد.
اشکال فرسایش,حوزه مرک,دامنه,ژئومرفولوژی,رخساره,عکس ماهوارهای کاسموس وسامانه اطلاعات جغرافیایی
https://ijnr.ut.ac.ir/article_27549.html
https://ijnr.ut.ac.ir/article_27549_32c53b662f38557a939e7f71b87ae2f7.pdf
دانشکده منابع طبیعی
مجله منابع طبیعی ایران (منتشر نمی شود)
60
5
2009
02
19
ارزیابی وضعیت فعلی بیابانزایی و ارائه یک مدل منطقهای در حوزه آبخیز ماهان (با تاکید بر فرسایش آبی)
FA
غلامرضا
زهتابیان
21112611
محمدرضا
جوادی
23264679
حسن
احمدی
71541469
حسین
آذرنیوند
hazar@ut.ac.ir
احمد
یزدانپناه
23775448
بهمنظور ارزیابی وضعیت فعلی شدت بیابانزایی ناشی از فرسایش آبی و ارائه یک مدل منطقهای بیابانزایی، محدودهای به مساحت 90253 هکتار(حوزه آبخیز ماهان) در استان کرمان در نظر گرفته شد. در این تحقیق پس از بررسی روشهای مختلف، سعی بر آن شد تا از ساختار روشهای FAO-UNEP1 و ICD2 که جزء معروف ترین مدل ها در خارج و داخل کشور است، مدل تلفیقی ارائه شد. علاوه بر این, سعی شد تا با توجه به شرایط موجود در منطقه مطالعاتی، اصلاحات لازم در مدل ها صورت گیرد. بدین منظور ابتدا بر اساس مطالعات ژئومورفولوژی، واحدهای کاری تعیین و سپس روش پیشنهادی در هر یک از واحدهای کاری و کل منطقه ارزشیابی شد، به طوری که از جنبههای مختلف بیابانزایی فقط وضعیت فعلی آن همراه با عوامل انسانی و محیطی مؤثر در آن در چهار کلاس (ناچیز و کم- متوسط- شدید- بسیار شدید) مورد بررسی قرار گرفت. نتایج بهدست آمده از این ارزیابی، نشان می دهد که در حدود 57/35 درصد از سطح منطقه در کلاس متوسط(II) بیابانزایی و حدود 43/64 درصد از منطقه در کلاس شدید(III) بیابانزایی قرار دارند. همچنین بررسی انجام شده در منطقه غالب بودن اثر عامل استعداد محیطی(طبیعی) را نسبت به عامل انسانی در افزایش شدت بیابانزایی نشان میدهد.
بیابانزایی,مدل بیابانزایی,وضعیت فعلی شدت بیابانزایی,روشFAO/UNEP وICD,عوامل انسانی و محیطی مؤثر در بیابانزایی و فرسایش آبی
https://ijnr.ut.ac.ir/article_27550.html
https://ijnr.ut.ac.ir/article_27550_599f5838e84fd4ce531ccfacfbb81ce3.pdf
دانشکده منابع طبیعی
مجله منابع طبیعی ایران (منتشر نمی شود)
60
5
2009
02
19
پهنهبندی خطر و ارزیابی خسارت سیل با استفاده از HEC-GeoRAS
FA
گلاله
غفاری
36425451
کریم
سلیمانی
86568413
ابوالفضل
مساعدی
54216668
در این تحقیق ضمن معرفی کاربرد و تواناییهای تلفیق مدل HEC-RAS، نرمافزار ArcView و الحاقیه آن با نام HEC-GeoRAS، به پهنهبندی خطر سیل و ارزیابی خسارات وارد بر قسمت مهمی از دشت سیلابی رودخانه بابلرود، پرداخته شد. بدین منظور پس از تهیه نقشههای 1:1000 منطقه و در نظر گرفتن 103 مقطع در طول 5/5 کیلومتر، اقدام به جمعآوری و تهیه اطلاعات هیدرولوژی و تعیین ضریب مانینگ به روش کاون در10 ناحیه به فواصل تقریبی500 متری شد و در نهایت با انجام یک سری مراحل و عملیات خاص، نقشههای سطح، عمق و سرعت سیل در 7 دوره بازگشت، 2، 5، 25، 50، 100 و 200 ساله تهیه و ضمن محاسبه خسارت وارد به شالیزارهای محل در هر دوره بازگشت، منحنیهای تراز ـ خسارت آنها نیز ترسیم شد. نتایج به دست آمده از این تحقیق نشان داد که از کل مساحت تحت تاثیر سیل 200 ساله، 53/89 درصد آن مستعد سیل گیری توسط سیلهای زیر 25 سال است. رابطه ترازخسارت سیل نیز نشان داد که روند افزایش خسارت در مقابل عمق سیل گیری تا عمق متوسط 28/2 متری (دوره بازگشت 25 سال) شدت به نسبت بیشتری دارد، درصورتی که در اعماق متوسط بیشتر از 28/2 متری، این روند کندتر است. همچنین از سه بازه بابلرود1، بابلرود2 و سجادرود، بازه بابلرود1، بیشترین عمق متوسط سیل گیری را دارد و سرعت سیل در بازههای بابلرود1 و2 بیشتر از بازه سجادرود است.
پهنهبندی سیل
https://ijnr.ut.ac.ir/article_27551.html
https://ijnr.ut.ac.ir/article_27551_65e8f68ef1fdd9b4d193acfca23a8b55.pdf
دانشکده منابع طبیعی
مجله منابع طبیعی ایران (منتشر نمی شود)
60
5
2009
02
19
بررسی حساسیت به فرسایش پادگانههای کواترنر حوزه آبخیز طالقان
FA
سادات
فیضنیا
94334816
علی
محمدیانبهبهانی
84888786
محمدصادق
زکیخانی
97319557
در این تحقیق نهشتههای کواترنر حوزه آبخیز طالقان بررسی و نقشه گسترش آنها تهیه شد، سپس فرسایشپذیری آنها تعیین شد. بیشترین مساحت نهشتههای کواترنر حوزه آبخیز را پادگانههای رودخانهای تشکیل می دهند که از ارتفاعات بالا به سمت بستر امروزه رودخانه عبارتند از: پادگانه" میندل"،پادگانه"ریس"، پادگانه"وورم"و پادگانه" جنگ ترویا". برای بررسی فرسایش پذیری پادگانههای"ریس" و" جنگ ترویا" که ضخامت خاک آنها کم است، از عامل k تغییر یافته در مدل USLE و باران ساز مصنوعی و در مورد پادگانههای" میندل" و"وورم" و مخروط افکنه جزن- ورکش که ضخامت خاک آنها زیاد است، از عامل k روش USLE و باران ساز مصنوعی استفاده شد. نتایج این تحقیق نشان داد که گسترده ترین نهشته کواترنر حوضه، پادگانه "ریس" است که 8/2742 هکتار و 4/2 درصد مساحت دارد. پادگانهها بیشتر در مرکز حوزه آبخیز گسترش دارند. مقدار k تغییر یافته در پادگانه"ریس" برابر 12/0 و در پادگانه" جنگ ترویا" برابر 17/0 است. مقدار k در پادگانه"وورم" 23/0 و در پادگانه" میندل" 16/0 و در مخروط افکنه جزن- ورکش 05/0 است. به طور کلی نتایج حاصل از بررسی حساسیت به فرسایش به روش k نشان داد که حساس ترین تا مقاوم ترین نهشته کواترنر نسبت به فرسایش عبارتند از: پادگانه"وورم"، پادگانه" جنگ ترویا"، پادگانه" میندل"، پادگانه"ریس" و مخروط افکنه جزن- ورکش. نتایج حاصل از بررسی حساسیت به فرسایش نهشتههای کواترنر با استفاده از باران ساز مصنوعی نشان داد که حساس ترین تا مقاوم ترین نهشته کواترنر عبارتند از: پادگانه" جنگ ترویا"، پادگانه"وورم"، پادگانه"ریس"، پادگانه" میندل" و نهشتههای مخروط افکنه جوان تر جزن- ورکش. پس میتوان نتیجهگیری کرد که بجز پادگانههای بسیار درشت دانه که استقرار و به کار گیری باران ساز در آنها با مشکلاتی همراه است، نتایج حاصل از روش های k و باران ساز مصنوعی تطابق بسیار زیادی دارند.
پادگانههای آبرفتی,حوزه آبخیز طالقان,نهشتههای کواترنر,حساسیت به فرسایش و رسوبزایی
https://ijnr.ut.ac.ir/article_27552.html
https://ijnr.ut.ac.ir/article_27552_30f0c2e781ee3d2645eba973acbbd933.pdf
دانشکده منابع طبیعی
مجله منابع طبیعی ایران (منتشر نمی شود)
60
5
2009
02
19
برآورد رشد حلقههای رویشی گونه بلند مازو (Quercus castaneifolia) C. A. (Mey.) با روش فیلتراسیون گام به گام متغیرهای اقلیمی
FA
حمید
جلیلوند
53366465
برای انجام این تحقیق 35 نمونه گاهشناسی حلقههای رویشی از 35 پایه بلند مازو در پارک جنگلی نور گرفته شد. روابط بین گاهشناسی عرض دوایر رویشی د ر مجموع با 85 متغیر اقلیمی بارندگی، شاخص حرارتی، تبخیر و تعرق و تعادل آبی به شکل سالانه، ماهانه، سه فصل سال و فصل رشد مورد آزمون قرار گرفت. مدلهای رگرسیون به منظور برآورد و ارزیابی اثرهای متغیرهای اقلیمی در سال رویش جاری و یک، دو و سه سال قبل از آن روی رشد بلند مازو با استفاده از الگوهای ساده، خطی و چندگانه رگرسیون به اجرا در آمد. روش فیلتراسیون برای یافتن بهترین مدل مورد استفاده قرار گرفت. عوامل آماری ضریب تغییرات، ضریب تعیین و مجموع مربعات باقیماندهها در مراحل مختلف تا رسیدن به مدل نهایی مورد توجه قرار داده شد. بهترین مدل برای واکنش رویش سطح مقطع بلند مازو توانست 88 درصد از واریانس تغییرات رشد را برآورد کند. واکنش رشد گونه بلند مازو در سال های مختلف به متغیرهای اقلیمی شناسایی شده متفاوت بود. روش جدید فیلتراسیون توانست بهترین مدلها را در هر مرحله شناسایی و اجرا کند. با این روش معلوم شد که گونه بلند مازو بیشتر به متغیرهای اقلیمی سال رویش جاری وابستگی دارد، هر چند رشد آن با هر سه سال قبل از سال رویش جاری نیز همبستگی نشان داد، ولی این همبستگی کمتر بود. نتایج این تحقیق معلوم ساخت که بلند مازو به شرایط گرم در طول دوره رشد علاقه مند است. از این تحقیق میتوان نتیجه گرفت که رشد این گونه بر حسب اینکه شرایط اقلیمی سال رویش جاری و سه سال قبل از آن مساعد یا نامساعد باشد، متفاوت است. با توجه به نتایج این تحقیق مشخص شد که شرایط اقلیمی سال جاری برای رشد بلند مازو نسبت به سال های قبل از اهمیت بیشتری برخوردار است.
برآورد رشد حلقههای رویشی,بلند مازو,متغیرهای اقلیمی,رویش سطح مقطع و رگرسیون
https://ijnr.ut.ac.ir/article_27553.html
https://ijnr.ut.ac.ir/article_27553_653f5d83574d49c5275a005999a0905c.pdf
دانشکده منابع طبیعی
مجله منابع طبیعی ایران (منتشر نمی شود)
60
5
2009
02
19
بررسی میزان تولید و هزینه قطع درخت در بخش پاتم جنگل آموزشی پژوهشی خیرودکنار نوشهر
FA
هوشنگ
سبحانی
79971431
محمدرضا
غفاریان
93155166
محمدجواد خاکزاد
رستمی
78881993
بهرهبرداری از جنگل، یک سیستم است و پرهزینهترین بخش طرحهای جنگلداری محسوب می شود. هدف اصلی مهندس بهرهبردار، به حداقل رساندن هزینهها و خسارت های ناشی از عملیات بهرهبرداری است. برای مدیریت درست و کاهش هزینهها، باید تمام اجزای این سیستم را شناخت. یکی از اجزای سیستم بهرهبرداری، قطع درخت است که در ایران با استفاده از اره موتوری انجام میگیرد. در این تحقیق، قطع با اره موتوری در سری پاتم در جنگل خیرودکنار و در پارسلهای 113، 116 و 118 زمانسنجی و مدل مربوط به قطع درخت تهیه شد. نتایج نشان داد که قطر برابر سینه مهم ترین عامل اثرگذار روی زمان قطع است و با افزایش قطر، زمان و در نتیجه هزینه قطع افزایش مییابد. به طور متوسط، هر اکیپ اره موتورچی شامل یک ارهموتورچی و دو نفر همراه، در ساعت 7 درخت قطع میکنند و هزینه روزانه آنها 309785 ریال است.
بهرهبرداری از جنگل,قطع درخت,اره موتوری و هزینه قطع
https://ijnr.ut.ac.ir/article_27554.html
https://ijnr.ut.ac.ir/article_27554_6b2bb26f89dcf1f9fc4b9cc409a0553c.pdf
دانشکده منابع طبیعی
مجله منابع طبیعی ایران (منتشر نمی شود)
60
5
2009
02
19
بررسی تولید و هزینه حمل چوب و مقدار فراوردههای حاصل از تبدیل به روش سنتی
FA
محمدرضا
غفاریان
93155166
هوشنگ
سبحانی
79971431
محمدرضا
مرویمهاجر
73244288
استفاده از نیروی حیوانات برای بیرون بردن چوب از جنگل از سیستمهای قدیمیخروج چوب به شمار می رود. پژوهشهایی در زمینه تولید، هزینه، و تخریب ناشی از این کار، در کشورهایی چون ایالات متحده آمریکا, چین، هندوستان، شیلی و کشورهای اروپایی انجام گرفته است. قاطرها در ایران بیشتر برای حمل چوبآلات کاتینی و هیزمییا الواری مورد استفاده قرار میگیرند. این پژوهش در آبان ماه سال 1381 و در جنگل خیرودکنار نوشهر انجام شد. در مورد تولید و هزینه حمل چوب با قاطر پس از شناسایی اجزای کار، زمان سنجی به روش پیوسته انجام شد مدلهای حمل چوبآلات هیزمی، کاتینی و هیزمی با استفاده از وسیله مخصوص V مانند تهیه شد. مقدار تولید در حمل چوبآلات هیزمی135/2 مترمکعب/ساعت, درحمل چوبآلات هیزمی با وسیله مخصوص 275/3 متر مکعب /ساعت و برای چوبآلات کاتینی 246/1 متر مکعب /ساعت بود. هزینه حمل چوب براساس قرارداد پیمانکار مربوطه, برای چوبآلات هیزمی13382 ریال/متر مکعب، برای چوبآلات هیزمیبا وسیله مخصوص V مانند 8724 ریال/متر مکعب و برای چوبآلات کاتینی برابر 28663 ریال/متر مکعب بود. به طور متوسط برای تمام گونهها با توجه به محاسبات انجام گرفته در مورد پروانه قطعهای موجود در سری پاتم و نم خانه، 37/88 درصد حجم استحصال مربوط به فرارودههای حاصل از تبدیل سنتی است و تنها 63/11 درصد حجم استحصال را گرده بینه تشکیل میدهد.
بهرهبرداری, بهرهبرداری با استفاده از نیروی حیوانات, تولید,هزینه, مدل حمل چوب, زمان حمل, فاصله حمل, حجم بار.
https://ijnr.ut.ac.ir/article_27555.html
https://ijnr.ut.ac.ir/article_27555_bf999abad2016f4a823741cd96a5257d.pdf
دانشکده منابع طبیعی
مجله منابع طبیعی ایران (منتشر نمی شود)
60
5
2009
02
19
تأثیر زمان قلمهگیری و محیط کشت بر ریشهزایی قلمه ساقه افرا (پلت) (.Boiss Acer velutinum)
FA
مصطفی
فرهادی
84622228
حشمتا...
حیدری
32927848
مهدی
شریفانی
38548821
علیرضا
کوهرخی
22683821
در این تحقیق آزمایشی به منظور بررسی تکثیر غیرجنسی (قلمه ساقه) گونه افرا پلت از طریق اجرای طرح آماری اسپلیت پلات یا طرح کرت های خرد شده در قالب کاملاً تصادفی در نهالستان سری یک جنگل آموزشی و پژوهشی شصت کلاته (دکتر بهرام نیا) انجام گرفت و بخشی از قلمهها نیز در قالب طرح کاملاً تصادفی در شرایط گلخانهای (میست) کشت شدند. قلمههای کشت شده توسط هورمون اسید ایندول بوتریـک با غلظتهای صفـر ، 1000 ، 5000 و 10000 قسمت در میلیون (PPM) تیمار شدند. دادهها به کمک آزمون دانکن (سطح 5 درصد) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل در طی یک فصل کامل رویش نشان می دهد که تکثیر از هر دو روش امکان پذیر است. همچنین غلظت هورمون 5000 قسمت در میلیون با سایر تیمارها اختلاف معنیدار در سطح 5 درصد دارد. زمان تهیه و کشت قلمهها در اواخر آذرماه نیز نسبت به اواخر اسفندماه اختلاف معنیداری در سطح 5 درصد دارد و موارد اخیر در بستر میست نسبت به بستر نهالستان موفقیت بیشتری را نشان میدهند که میزان قلمههای ریشهدار شده 61/76 درصد است.
افرا پلت,تکثیر غیر جنسی,قلمه ساقه و اسید ایندول بوتریک
https://ijnr.ut.ac.ir/article_27556.html
https://ijnr.ut.ac.ir/article_27556_9712ddbd871416faeb5383e3bdbb0db5.pdf
دانشکده منابع طبیعی
مجله منابع طبیعی ایران (منتشر نمی شود)
60
5
2009
02
19
طبقهبندی رویشگاه بر اساس جوامع گیاهی در جنگلهای طبیعی (مطالعه موردی : خیرودکنار- نوشهر)
FA
اسدا...
متاجی
22447678
قوامالدین
زاهدیامیری
44757236
خسرو
ثاقبطالبی
78168491
یونس
عصری
89257551
آگاهی از اصول رشد و تکامل، چگونگی ساختار تحت تاثیر عوامل طبیعی و ارزیابی قابلیت جوامع زیستی، گام نخست در مدیریت مناسب برای برآورد نیازهای اقتصادی- اجتماعی و حفظ روند پویایی اکوسیستم طبیعی است. بنابراین طبقهبندی رویشگاههای طبیعی بر اساس عوامل اکولوژیک، میتواند به عنوان معیاری از کیفیت اکوسیستمهای جنگلی باشد. این تحقیق با هدف طبقهبندی رویشگاه بر اساس جوامع گیاهی، در جنگل آموزشی- پژوهشی دانشگاه تهران واقع در خیرودکنار نوشهر انجام گرفته است. برای بررسی جوامع گیاهی از روش براون - بلانکه استفاده شد. دادههای مربوط به پوشش گیاهی با استفاده از نرم افزار ANAPHYTO مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. جوامع منطقه بر اساس حضور گونههای معرف در تابلوی جامعهشناسی تعیین شدند. نتایج حاصل از این پژوهش نشان میدهد که دو جامعه گیاهی برای منطقه قابل تشخیص است. در هر کدام از این جوامع، یک زیر جامعه مشاهده میشود:
1- جامعه Rusco-Fagetum با زیر جامعه Mercurialietosum perenni و گونههای شاخص:
Ruscus hyrcanus, Laurocerasus officinalis, Danae racemosa, Evonymus latifolia, Ilex spinigera, Frangula grandifolia, Symphandra odontosepala, Daphne mezereum , Hedera pastuchovii .
2- جامعه Carpineto-Fagetum با زیرجامعه Epimedietosum pinnatii و گونههای معرف:
Pteridium aquilinum, Lathyrus vernus, Sedum stoloniferum, Primula heterochroma, Carex remota , Polygonatum oriental , Paeonia wittmanniana.
طبقهبندی رویشگاه,جوامع گیاهی,جامعهشناسی گیاهی وآنافیتو
https://ijnr.ut.ac.ir/article_27557.html
https://ijnr.ut.ac.ir/article_27557_b634fefaf3292917ace0c5dac0374fe3.pdf
دانشکده منابع طبیعی
مجله منابع طبیعی ایران (منتشر نمی شود)
60
5
2009
02
19
تعیین قابلیتهای مکانیکی خاک جنگل برای عملیات جاده سازی و بهرهبرداری درسری گرازبن جنگل خیرود کنار
FA
باریس
مجنونیان
39459517
رامین
شجاع
96551119
هوشنگ
سبحانی
79971431
آگاهی از ویژگیهای مکانیکی خاک و تعیین مشخصات فنی آن، برای انجام عملیات جاده سازی و تضمین پایداری آنها ضروری است. در این تحقیق به بررسی عوامل مکانیکی خاک سری گرازبن پرداخته شد. برای نمونهبرداری، با استفاده از نقشه خاک شناسی جنگل خیرودکنار و با ترکیب نقشههای شیب و جهت 24 واحد مختلف حاصل شد. از هر یک از 24 واحد یک نمونه خاک برداشت شد و آزمایشهای مکانیک خاک شامل تعین رطوبت، دانهبندی، حدود اتربرگ بر روی آنها به عمل آمد. نمونهها سپس با روش طبقهبندی متحد (USCS) طبقهبندی شدند. آنها در دو طبقه CL و CH قرار گرفتند. طبقه CH به دو زیر گروه CHL (با حد روانی 70 – 50) و CHH (حد روانی بیش از 70) تقسیم شد. از نظر درجه خمیری، نمونههای خاک، در دو گروه خمیری (35-15= PI) و خیلی خمیری (35 PI>) طبقهبندی شدند. این خاکها چسبندگی زیاد و رطوبت قابل توجهی داشتند و زهکشی در آنها به ترتیب ضعیف و خیلی ضعیف است. همچنین قابلیت شکل پذیری در آنها زیاد است. دامنه شاخص روانی نمونهها بین 5/0 – 25/0 است، از این رو با توجه به این دامنه، خاک به عنوان مصالح ساختمانی فقط در هوای خشک یا مواقعی که رطوبت آن کم است، قابل استفاده میباشد. به عنوان زیربنا نیز میتواند استفاده شود، ولی خطر نشست آن وجود دارد. این محدوده دامنه شاخص روانی تنها امکان به کارگیری ماشینهای چرخ لاستیکی دو دیفرانسیل را برای عبور و مرورتا حدودی ممکن میسازد.
راه سازی جنگل,طبقهبندی خاک,حمل و نقل چوب,مقاومت خاک,جنگلهای خزری و روسازی راه
https://ijnr.ut.ac.ir/article_27558.html
https://ijnr.ut.ac.ir/article_27558_bd93dccbe584a49be08d119ba874e4bd.pdf
دانشکده منابع طبیعی
مجله منابع طبیعی ایران (منتشر نمی شود)
60
5
2009
02
19
ارزیابی کیفی و بررسی تغییرات چربی ماهی آمور (Ctenopharyngodon idella) نگهداری شده در یخ
FA
مسعود
رضائی
33486929
روحا...
جوادیان
35979246
محمدعلی
سحری
62826142
در این تحقیق تغییرات چربی ماهی آمور در مدت 20 روز نگهداری در یخ مورد ارزیابی کیفی قرار گرفت. طی دوره نگهداری، کیفیت چربی ماهی آمور، از نظر فساد اکسیداتیو و هیدرولیتیک کاهش معنیداری را (در سطح احتمال 5 درصد) نشان داد. تجزیه وتحلیل آماری دادهها، افزایش معنیداری را در مقدار پراکسید، تیوباربیوتوریک اسید، اسیدهای چرب آزاد و کاهش معنیداری را در مقدار آهن هِم نشان داد. بر اساس شاخصهای حسی بافت، ظاهر عمومی، چشم، رنگ و بوی آبشش، کیفیت و تازگی ماهی آمور از درجه عالی تا خوب تا روز چهارم و از درجه خوب تا قابل پذیرش تا روز دهم نگهداری ارزیابی شد.
ارزیابی کیفی,تغییرات چربی,یخ,ماندگاری و ماهی آمور
https://ijnr.ut.ac.ir/article_27559.html
https://ijnr.ut.ac.ir/article_27559_7a5d7f993cfc3ea35358a79ec89fa90f.pdf
دانشکده منابع طبیعی
مجله منابع طبیعی ایران (منتشر نمی شود)
60
5
2009
02
19
بررسی اثر وزن و شوری بر تغییرات تعداد و اندازه اجسام مالپیگی کلیه در بچه ماهی آزاد دریای خزر، Salmo trutta caspius
FA
بابک
عطائیمهر
52817895
باقر
مجازیامیری
36999647
حسین
عبدالحی
32371936
علیرضا
میرواقفی
67215881
در این تحقیق طی آزمایشی تغییرات تعداد و اندازه اجسام مالپیگی کلیه بچهآزاد ماهیان دریای خزر
Kessler – 1877 Salmo trutta caspius در اوزان و شوریهای مختلف آب بررسی شد. در این راستا بچه ماهیان با اوزان 2، 5، 10، 15 و 20 گرم به طور مستقیم به شوری های 0، 4، 8 و 5/12 گرم در لیتر منتقل و به مدت 120 ساعت در این شرایط نگهداری شدند. نتایج حاصل از بررسیهای بافتشناسی کلیه نشان داد که تعداد و اندازه اجسام مالپیگی کلیوی با افزایش وزن افزایش و با افزایش شوری کاهش مییابد. ثبت درصد تلفات تا 120 ساعت مشخص کرد که بچه آزاد ماهیان دریای خزر در اوزان 2 تا 20 گرم در برابر شوریهای آب0 تا 5/12 گرم در لیتر تلفاتی نشان ندادند که این موضوع حاکی از سازش پذیری قابل توجه آنها با تغییرات شرایط محیطی است. با توجه به هدف فرعی پژوهش حاضر یعنی تعیین وزن و شوری مناسب رهاسازی بچه آزاد ماهیان دریای خزر و نتایج حاصل از آزمایش، به نظر میرسد بچه آزاد ماهیان دریای خزر در اوزان 2 تا 20 گرم این توانایی را دارند که به طور مستقیم به شوریهای 0 تا 5/12 گرم در لیتر رهاسازی شوند و به احتمال در چنین شرایطی زنده خواهند ماند. اما با توجه به اینکه رهاسازی بچه ماهیان با اوزان بیشتر همزمان با رهاسازی آنها در شوریهای نزدیک به دریا در راستای کاهش زمان توقف بچه ماهیان در آب شیرین رودخانهها و نیز کاهش بعد مسافت میان محل رهاسازی تا دریا به موفقیت فرایند رهاسازی کمک میکند، از این رو در جهت بهینهسازی فرایند مذکور میتوان رهاسازی بچه آزاد ماهیان دریای خزر 10 گرمی را که در مقایسه با سایر اوزان مورد بررسی روند تغییرات بافتی مؤثر در تنظیم فشار اسمزی منظمتری را همراه با عدم بروز تلفات نشان دادهاند، دامنه شوریهای 8 تا 5/12 گرم در لیتر (مطابق با شوری آب مصب رودخانه تا دریا) پیشنهاد می شود.
شوری و رهاسازی,کلیه,اجسام مالپیگی
https://ijnr.ut.ac.ir/article_27560.html
https://ijnr.ut.ac.ir/article_27560_7a0322b4b1ac548e0c1782f1c700d2c8.pdf
دانشکده منابع طبیعی
مجله منابع طبیعی ایران (منتشر نمی شود)
60
5
2009
02
19
بررسیکمی و کیفی زایدات میادین میوه و ترهبار شهر تهران
FA
قاسمعلی
عمرانی
98935896
مسعود
منوری
76449849
رضا
نقوی
94275619
علی
بانیمهجور
92318298
میادین میوه و ترهبار زیر پوشش سازمان میادین میوه و ترهبار و فراوردهای کشاورزی شهرداری تهران فعالیت میکنند. تعداد آنها هشت واحد است که در مجموع 337 باب غرفه دارند. دراین پژوهش برای شناخت کمیت و کیفیت زایدات میادین میوه و تره بار شهر تهران در زمستان 81 و تابستان 82 ، به صورت حداقل و حد اکثر و به طور تصادفی نمونه برداری شد که در نتیجه میانگین درصد اجزای ترکیبات زباله، چگالی و همچنین ترکیب شیمیایی زایدات مورد نظر به شرح زیر تعیین شد؛ میوه و سبزی 35/84 درصد، شیشه 19/0 درصد، چوب85/3درصد، کاغذو مقوا و کارتن 59/3 درصد، پلاستیک و پت 03/3 درصد، فلزات19/0درصد، استخوان و مواد پروتئینی50/1 درصد، نان خشک40/0 درصد، منسوجات50/0 درصد، سایر مواد متفرقه 35/3 درصد. همچنین متوسط اندازهگیریها برای چگالی زایدات 30/283 کیلوگرم بر متر مکعب به دست آمد. میانگین نتایج تجزیه شیمیایی نمونههای زایدات میادین میوه و تره بار بر پایه این پژوهش به قرار زیر به دست آمد، رطوبت 94/80 درصد، شوری (EC)33/9، اسیدیته (pH) 52/5، درصد اشباع(SP) 75/88، درصد افت در 400 درجه (OM) 88/65 درصد، خاکستر در 800 درجه (Ash) 19/29 درصد، ازت کل(N) 38/1 درصد، فسفر کل(P) 24/0 درصد پتاس کل (K) 43/1 درصد، سدیم کل(Na) 47/0 درصد، کربن کل (OC) 32/36 و نسبت C/N 30/31 ، که نشان دهنده تناسب این مواد برای استفاده از یک برنامه تهیه کمپوست با کیفیت خوب در شهر تهران است.
زایدات,میوه وتره بار,کمی وکیفی,تهران و کمپوست
https://ijnr.ut.ac.ir/article_27561.html
https://ijnr.ut.ac.ir/article_27561_cfc5025f11a7448ff614daa66a8ff508.pdf
دانشکده منابع طبیعی
مجله منابع طبیعی ایران (منتشر نمی شود)
60
5
2009
02
19
تعیین غلظت جیوه در برخی اندامهای باکلان بزرگ(Phalacrocorax carbo)
FA
سهراب
مظلومی
65471253
عباس
اسماعیلیساری
92965913
سیدمحمود
قاسمپوری
61734318
جیوه از عناصر بسیار سمی در محیطزیست است و آسیبهای دهشتناکی بر سلامت موجودات زنده وارد می سازد، به طوری که از میان آلایندههای فلز سنگین، بیشترین توجه معطوف به جیوه بوده است. به منظور ارزیابی آلودگی جیوه در پرندگان وحشی ماهی خوار و روشن شدن تاثیرات بیولوژیکی این عنصر، غلظت جیوه در گونه باکلان بزرگ (Phalacrocorax carbo) جمع آوری شده از منطقة فریدون کنار شمال ایران، اندازهگیری شد. بدین منظور در پاییز و زمستان 1383، 14 قطعه باکلان از 3 ایستگاه از منطقه مذکور با استفاده از تور صید شدند. اندازهگیری جیوه با استفاده از دستگاه Mercury Analyzer مدل Leco AMA254 و در 4 اندام کبد، کلیه، عضله و پر انجام گرفت. میانگین غلظت جیوه در عضله, کبد,کلیه وپر به ترتیب06/2، 32/8 ، 25/9 و mg/kg 44/4 بود. غلظت جیوه در کبد و کلیه به طور معنیداری بیشتر بود(p<0.01). غلظت جیوه در بافتهای عضله و کبد با افزایش رشد از جوان به بزرگسال به طور معنیداری افزایش یافت (p<0.05). همچنین غلظت جیوه در پر با طول بدن همبستگی مثبت و معنیدار نشان داد(r=0.547).
باکلان بزرگ,جیوه,عضله,کبد,کلیه و پر
https://ijnr.ut.ac.ir/article_27562.html
https://ijnr.ut.ac.ir/article_27562_df7b8a2c06974a14fd20dac7dd7c9552.pdf
دانشکده منابع طبیعی
مجله منابع طبیعی ایران (منتشر نمی شود)
60
5
2009
02
19
بررسی خواص کاغذ تولیدی از نسبتهای متفاوت گونههای صنوبر دلتوئیدس و پالونیا به روش نیمه شیمیایی سولفیت خنثی (NSSC)
FA
الیاس
افرا
32552572
سیدضیاءالدین
حسینی
37424328
حسین
رسالتی
94889679
این تحقیق با هدف بررسی خصوصیات خمیر و کاغذ حاصل از تلفیق چوب صنوبر دلتوئیدس و پالونیا انجام گرفته است. بدین منظور نخست خواص آناتومیکی و شیمیایی الیاف حاصل از این گونههای درختی اندازهگیری شد. بر اساس این اندازهگیریها چوب صنوبر و پالونیا به ترتیب با متوسط طول الیاف 60/1064 و 606/977 میکرومتر در رده پهنبرگان با الیاف متوسط طبقه بندی شدند. صنوبر در مقایسه با پالونیا، سلولز بیشتر و لیگنین ومواد استخراجی کمتری دارد. پخت خمیر به روش نیمه شیمیایی سولفیت خنثی با مصرف 15% سولفیت سدیم و 7% بی کربنات سدیم بر اسا س وزن خشک ماده چوبی انجام پذیرفت. با در نظر گرفتن درجه روانی مطلوب فرایند NSSC، برای خمیر پالونیا با دور پالایش 7200، درجه روانیCSF 409و برای خمیر صنوبر با دور پالایش 3600درجه روانی CSF 415 حاصل شد. عامل متغیر در این بررسی درصد اختلاط دو نوع خمیر تهیه شده (خالص گونهها، 90% صنوبر + 10% پالونیا،80% صنوبر + 20% پالونیا،70% صنوبر + 30% پالونیا) در ساخت کاغذ بود. بررسی خواص کاغذ حاصل از اختلاط دو گونه نشان می دهد که افزودن 10% خمیر پالونیا به خمیر صنوبر قابل قبول است و تاثیر چندانی در خواص مقاومتی کاغذ ندارد و از نظر آماری نیز در مقایسه با کاغذ خالص صنوبر کاهش معنی داری در شاخص های مقاومتی این کاغذ مشاهده نمی شود. از طرفی افزودن 20% خمیر پالونیا موجب کاهش چشمگیر برخی خصوصیات مقاومتی مانند مقاومت در برابر ترکیدن، طول پاره شدن و مقاومت کششی می شود، ولی تاثیر چندانی بر برخی مقاومتها مانند مقاومت در برابر پاره شدن، سفتی و مقاومت به له شدن در حات حلقه ندارد.
پالونیا,خمیر کاغذ نیمه شیمیایی سولفیت خنثی,درجه روانی و پالایش
https://ijnr.ut.ac.ir/article_27563.html
https://ijnr.ut.ac.ir/article_27563_d43f1426032b54aff0a14223060a3a27.pdf
دانشکده منابع طبیعی
مجله منابع طبیعی ایران (منتشر نمی شود)
60
5
2009
02
19
تنظیم برنامه خشککردن چوب گونه ممرز (Carpinus betulus)به ضخامت 5/7 سانتیمتر در کوره
FA
فاطمه
رفیعیکشدلی
29183736
قنبر
ابراهیمی
28366914
چوب ممرز به ضخامت اسمی 75 میلیمتر از حوزه آبخیز ملکرود رویشگاه لاهیجان با 3 برنامه T3-B1 (کد عمومی FPL برای اوجای کوهستانی)، T3-B2 و B2- T4 به منظور دستیابی به مطلوبترین برنامه خشککردن که کیفیت چوب را در حد مطلوب حفظ کند، تا رطوبت نهایی 2 ? 8 درصد خشک شد. دمای خشک گام نخست در این برنامهها به ترتیب 44 ، 43 و 44 درجه سانتیگراد و دمای خشک نهایی مورد استفاده به ترتیب 71، 71 و 82 درجه سانتیگراد بود. نوسان ضخامت در بین چوبهای سه بار آزمونی کوره که با برش تجاری تهیه شده بودند، به روش دانکن بررسی شد. نتیجه نشان داد که در سطح اطمینان 99 درصد، نوسان ضخامت معنیدار نبوده است. ضخامت 4/95 درصد چوبهای سه بار آزمونی اندازهگیری شد که از 72 تا 78 میلیمتر نوسان داشت. بنابراین تعمیم برنامه مطلوب تعیین شده طی این تحقیق برای خشککردن چوب گونه ممرز به ضخامت 75 میلیمتر توصیه میشود. معایب کمانی، انحناء، تاب و ترکهای سطحی تختهها در هر یک از مراحل، اندازهگیری شد و تحلیل و ارزیابی نتایج از طریق ترسیم نمودارهای کنترل کیفیت با استفاده از نرمافزار Excel نشان داد که در برنامه های اول و سوم نسبت به برنامه دوم در دامنه قابل قبول شاخص حدود کنترل کیفی محاسبه شده قرار دارند، ولی برنامه سوم نسبت به خط میانگین از پراکنش یکنواختتری نسبت به برنامه اول برخوردار است. بنابراین بهترین برنامه برای خشککردن ممرز به ضخامت 75 میلیمتر با کد T4-B2 (FPL) تعیین شد. در صورت نیاز به تنشزدایی، مدت این مرحله 40-24 ساعت توصیه میشود.
ممرز,ضخامت,برنامه کوره,معایب چوب خشککنی و تنشزدایی
https://ijnr.ut.ac.ir/article_27564.html
https://ijnr.ut.ac.ir/article_27564_ca76d65753e852c68cfe464e7a8203ad.pdf
دانشکده منابع طبیعی
مجله منابع طبیعی ایران (منتشر نمی شود)
60
5
2009
02
19
بررسی تأثیر استفاده از خمیر NSSC ساقه آفتابگردان بر خصوصیات کاغذ کنگرهای حاصل از خمیر NSSC چوب پهنبرگان
FA
حمیدرضا
رودی
77584346
حسین
رسالتی
94889679
ربیع
بهروزاشکیکی
81195149
با انجام پختهای مختلف آزمایشگاهی از خرده چوب های تهیه شده از ساقه آفتابگردان به روش NSSC، پخت بهینه در بازده 8/43 درصد و عدد کاپای 6/82 تحت شرایط 20 درصد مواد شیمیایی بر مبنای اکسید سدیم، زمان پخت 180 دقیقه و دمای حداکثر 170 درجه سانتیگراد انتخاب گردید. پالایش خمیرها تا رسیدن به درجات روانی 328 و 372 میلیلیتر(CSF) به ترتیب با تعداد دورهای پالایشگر PFI، 150و500 انجام گرفت. از هر دو خمیر در سه سطح 10، 20 و 30 درصد به صورت مخلوط با خمیر NSSC کارخانه چوب وکاغذ مازندران، کاغذ دست ساز استاندارد با وزن پایه gr/m2 127 تهیه و خصوصیات فیزیکی و ویژگیهای مقاومتی اندازهگیری شد. تجزیه و تحلیل آماری نتایج نشان می دهد که می توان تا سطح 30 درصد ازخمیر آفتابگردان با درجه روانی 328 میلیلیتر به طورمخلوط با خمیر کاغذNSSC کارخانه چوب وکاغذ مازندران در ساخت کاغذ فلوتینگ استفاده کرد. همچنین نتایج نشان داده است که خمیر NSSC ساقه آفتابگردان با درجه روانی 372 میلیلیتر، در صورت افزودن 5 درصد خمیر الیاف بلند، تا سطح 30 درصد قابل جایگزینی با خمیر NSSC کارخانه است.
ساقه آفتابگردان,خمیرکاغذ NSSC,کاغذ کنگرهای,مقاومت به له شدگی کنگرهای,مقاومت به له شدگی حلقوی
https://ijnr.ut.ac.ir/article_27565.html
https://ijnr.ut.ac.ir/article_27565_96de363f60189364a3ac5312b9c9b3ab.pdf
دانشکده منابع طبیعی
مجله منابع طبیعی ایران (منتشر نمی شود)
60
5
2009
02
19
استفاده از پلی بوتادین ایزوسیانات بهعنوان بهبود دهنده در چندسازه الیاف چوب/پلیمر
FA
امیر
نوربخش
62684644
کاظم
دوستحسینی
66552184
احمد
جهانلتیباری
96899927
عبدالرحمن
حسینزاده
62242284
در این بررسی اثر استفاده از مواد سازگار کننده و بهبود دهنده مناسب در چندسازه الیاف چوب/ پلیمر در تعیین ویژگیهای مکانیکی و کاربردی بررسی شد. انیدرید مالییک پلی پروپیلنی (MAPP) دردو سطح و پلی بوتادین ایزوسیانات(PBNCO) در سه سطح مورد توجه قرار گرفته است. نتایج نشان داد که در شرایط استفاده از 30 درصد الیاف سلولزی, 3 درصد انیدرید مالییک پلی پروپیلنی و 5 درصد پلیبوتادین ایزوسیانات اتصال بین الیاف تقویت شده در فاز داخلی و ماتریس پلیمر نقش مهمیدر بهبود ویژگیهای مکانیکی چندسازه الیاف چوب/پلیمر دارند.
الیاف صنوبر, انیدرید مالییک پلی پروپیلنی,پلی پروپیلن,پلی بوتادین ایزوسیانات,چندسازه الیاف چوب/پلیمر و ویژگیهای مکانیکی
https://ijnr.ut.ac.ir/article_27566.html
https://ijnr.ut.ac.ir/article_27566_547444d6d4049ce63cf43342f71499aa.pdf
دانشکده منابع طبیعی
مجله منابع طبیعی ایران (منتشر نمی شود)
60
5
2009
02
19
کاربرد روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) در اولویتبندی روشهای اندازهگیری بهرهبرداری در گونة Eurotia ceratoides
FA
فاضل
امیری
44976795
مهدی
بصیری
13879149
محمدرضا
چائیچی
87851336
انتخاب روش مناسب اندازهگیری میزان بهرهبرداری در مدیریت چرا اهمیت فراوانی دارد. در این پژوهش، به منظور مقایسة روشهای برآورد میزان بهرهبرداری در گونة E. ceratoides از نظر صحت، هزینه و زمان مورد نیاز، آزمایشی در قرق حنا واقع در شهرستان سمیرم انجام شد. روشهای مورد مقایسه عبارت بودند از قفسهای زوجی (شاهد) قبل و بعد از چرا، ارتفاع- وزن، تخمین چشمی، واحد مرجع، شمارش گیاه، شمارش ساقه، شاخص تولید و طول سرشاخه. کلیه روشهای مذکور با روش قفسهای زوجی (شاهد) به کمک آزمون دانکن مقایسه شدند، سپس برای تعیین صحت، سرعت و هزینه برای اولویت بندی از فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) استفاده شد. نتایج نشان داد که در مقایسة موردی هر یک از معیارها، روش شمارش ساقه، به ترتیب با درجه اهمیت 207/0 و 215/0 سریعترین و کمهزینهترین روش، و در مقایسه کلی مجموعه معیارها (صحت، هزینه و زمان مورد نیاز)، روش ارتفاع- وزن با درجه اهمیت 140/0 مناسب ترین روش برای تعیین میزان بهرهبرداری در گونة E. ceratoides است.
ارزیابی بهرهبرداری,درجه اهمیت,فرایند تحلیل سلسله مراتبی,صحت و Eurotia ceratoides.
https://ijnr.ut.ac.ir/article_27567.html
https://ijnr.ut.ac.ir/article_27567_24a55086739c5a4dc8cca00ee9c06075.pdf
دانشکده منابع طبیعی
مجله منابع طبیعی ایران (منتشر نمی شود)
60
5
2009
02
19
تاثیر فاصله کاشت و نوع هرس بر تولید علوفه گونه آتریپلکس لنتیفرمیس در استان یزد
FA
ناصر
باغستانیمیبدی
53987877
عباسعلی
سندگل
54848638
تعیین فاصله کاشت و نحوه مناسب برداشت گونه آتریپلکس لنتیفرمیس، ازجمله اولویتهای تحقیقاتی در عرصههای واجد شرایط بوتهکاری در اراضی بیابانی بهحساب میآید. بههمین انگیزه در بهار 1371 محدودهای بهوسعت 5/4 هکتار در حاشیه کویر سیاهکوه استان یزد انتخاب و در آن بوتهکاری شد. این پژوهش درقالب طرح آماری کرت های دوبار خرد شده با تیمارهای اصلی فواصل کاشت 2، 4 و 6 متری، تیمارهای فرعی هرس هر ساله، دو ساله و سه ساله، تیمارهای فرعی فرعی سطوح برش هرس کفبر، هرس از ارتفاع 20، 40 و 60 سانتیمتری با تیمار بدون هرس اجرا شد. برداشت و توزین علوفه تولیدی پس از مرحله استقرار در پاییز 1372 آغاز و مطابق با برنامه پیشبینی شده تا پایان سال 1380 استمرار یافته است. نتایج نشان داد که بین تولید تجمعی علوفه خشک تیمارهای آزمایشی فواصل کاشت اختلاف معنیداری وجود دارد(P<0.10) و حداکثر آن در فاصله کاشت 2 متری حاصل آمده است. بین تیمارهای دورههای هرس اختلاف معنیداری دیده نمیشود. اثرهای تیمارهای ارتفاع برش در اواخر دوره آزمایش مشخصتر شده و بین آنها اختلاف معنیداری بروز کرده است(P<0.01). بالاترین تولید تجمعی متعلق به تیمار ارتفاع برش 60 سانتیمتری است. در بررسی اثرهای متقابل فواصل کاشت، دوره های هرس و ارتفاعات برش، تیمار هرساله از ارتفاع 60 سانتیمتری در فاصله کاشت2 متری، بیشترین میزان تولید تجمعی را طی دوره آزمایش کسب کرده و بهعنوان تیمار آزمایشی برتر در این پژوهش معرفی شده است.
آتریپلکس لنتیفرمیس,بوتهکاری,تولید علوفه,هرس,فاصله کاشت و یزد
https://ijnr.ut.ac.ir/article_27568.html
https://ijnr.ut.ac.ir/article_27568_30bc805f66437d42fa40ec48c9ba24f2.pdf
دانشکده منابع طبیعی
مجله منابع طبیعی ایران (منتشر نمی شود)
60
5
2009
02
19
مقایسه عشایراسکان یافته خودجوش و هدایت شده در تر سالی و خشکسالی از نظر درصد وابستگی دام به علوفه مرتعی
FA
سیدحمید
حبیبیان
25891662
علیاکبر
مهرابی
15922748
حسین
ارزانی
99891963
شیوههای بهرهبرداری از مراتع کشور برای چرای دام در قالب سه شیوه کوچندگی، نیمه کوچندگی و روستایی شکل گرفته است. هر یک از این شیوهها تاثیرات خاصی بر مراتع میگذارند. با افزایش جمعیت دامدار و درمجموع دام، کاهش سرانه سطح مراتع و در نتیجه کاهش درآمد آنها از یک طرف و ضعیفتر شدن وضعیت مراتع از سوی دیگر، تعادل طبیعی بین دام، مرتع و انسان بهرهبردار به هم خورده است. در نتیجه این عدم توازن، اکنون مراتع عشایری تکافوی نیاز غذایی دام کوچنده را در ییلاق و قشلاق نمیکند. طرح ساماندهی عشایر و به تبع آن طرحهای هدایت شده اسکان عشایر، از یک دهه پیش با هدف حذف کوچ و سکونت عشایر در یک زیست بوم ثابت و به منظور بهبود شرایط زیستی آنها به مورد اجرا گذاشته شده است. در این تحقیق، 13 تشکل اجتماعی عشایر در قالب سه گروه (عشایر اسکان یافته خودجوش، عشایر اسکان یافته هدایت شده و عشایر کوچنده) در پهنههای سایت اسکان عشایر در چهار منطقه در استان فارس بررسی شد. نظر به نقش و اهمیت مراتع در تامین علوفه دامهای عشایر مذکور، این تحقیق طی دو سال 1380 و 1381 انجام گرفت تا میزان وابستگی دام به علوفه مرتعی و غیر مرتعی به تفکیک در ییلاق و قشلاق هم در ترسالی و هم در خشکسالی بین این سه گروه مشخص و مقایسه شود. به همین منظور با استفاده از تحقیقات انجام شده قبلی و بررسیهای صحرایی و همچنین از طریق تکمیل پرسشنامه و انجام مصاحبه، اطلاعات مورد نیاز تحقیق جمع آوری و طبقه بندی شد، سپس با استفاده از نرم افزارهای آماری، دادههای به دست آمده مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. نتایج تحقیق حاکی از آن است که بین عشایر اسکان یافته خودجوش با عشایر اسکان یافته هدایت شده و همچنین با عشایر کوچنده (شاهد) از نظر درصد وابستگی دام به مرتع و غیر مرتع در تر سالی و خشکسالی، تفاوت معنیداری در سطوح مختلف آماری وجود دارد. درضمن در این تحقیق مشخص شد که هنوز با وجود تخریب شدید مراتع، درصد وابستگی دام عشایر گروههای مذکور به مراتع چشمگیر است و به نظر میرسد، همین مسئله موجب شده تا هنوز کوچ عشایر به شیوه سنتی وجود داشته باشد.
عشایر,اسکان,دام,مراتع,خشکسالی,ترسالی,کوچ و فارس
https://ijnr.ut.ac.ir/article_27569.html
https://ijnr.ut.ac.ir/article_27569_a0b5dd69248117c0599f658fa24c5322.pdf
دانشکده منابع طبیعی
مجله منابع طبیعی ایران (منتشر نمی شود)
60
5
2009
02
19
بررسی عوامل موثر بر مشارکت مجریان در طرح تعادل دام و مرتع
FA
یوسف
حجازی
72369772
عنایت
عباسی
84459868
با وجود اهمیت بسیار زیاد مراتع در ایران، هر سال بر شدت تخریب آنها افزوده میشود. دام مازاد بر ظرفیت مراتع و جمعیت انسان بهرهبردار مازاد بر ظرفیت مراتع در کنار سایر عوامل، به عنوان دو عامل اصلی تخریب مراتع در ایران به حساب میآیند. طرح ملی تعادل دام و مرتع با تکیه بر بسیج همه عوامل مؤثر در سیاستگذاری، برنامهریزی، اجرا و نظارت و ارزیابی، تصمیمی است در جهت حذف عوامل مخرب مذکور. مجریان و بهرهبرداران هسته مرکزی فعالیت ها و برنامههای پیش بینی شده در طرح را تشکیل میدهند. بررسی و شناخت تصویری از مشارکت این افراد در اجرای طرح در سال های اخیر زمینه را برای مشارکت سایر مجریان فراهم خواهدکرد. تحقیق حاضر با درک این ضرورت در سال1383 انجام شد. جمعیت مورد بررسی در این تحقیق 119 نفر از مجریان طرح تعادل دام و مرتع از 15 استان کشورهستند. نتایج حاصل از همبستگی بین متغیرها ارتباط مثبت و معنیداری را بین ویژگیهای طرح تعادل دام و مرتع (قابلیت اجرا وتحقق انتظارات) و برنامههای ترویجی (مراسم نمادین، فیلم ویدئویی، برنامههای رادیو- تلویزیونی و نشریات ترویجی) با مشارکت در برنامههای طرح تعادل دام و مرتع نشان میدهد. نتایج حاصل از رگرسیون چند متغیری نشان داد که متغیر تحقق انتظارات از میان متغیرهای مربوط به ویژگیهای طرح تعادل دام و مرتع بیشترین تأثیر را در مشارکت مجریان در برنامههای طرح تعادل دام و مرتع دارد. از میان متغیرهای مربوط به ویژگیهای فردی، متغیر تحصیلات و از میان متغیرهای مربوط به روشهای آموزشی – ترویجی، مراسم نمادین و ملاقات با کارشناسان منابع طبیعی به ترتیب بیشترین تا ثیر را در مشارکت مجریان در تحقق برنامههای طرح تعادل دام و مرتع دارند.
طرح تعادل دام و مرتع,مشارکت,بهرهبرداران و روشهای ترویجی
https://ijnr.ut.ac.ir/article_27570.html
https://ijnr.ut.ac.ir/article_27570_a7c65aad60ac156658b99e5fe8604095.pdf
دانشکده منابع طبیعی
مجله منابع طبیعی ایران (منتشر نمی شود)
60
5
2009
02
19
تأثیر استفاده از آنتیبیوتیک و محلولهای فعال کننده در حفظ قابلیت بارورسازی اسپرم قزلآلای رنگینکمان Oncorhynchus mykiss))طی نگهداری کوتاه مدت
FA
کوروش
سرویمغانلو
13227656
حمید
نیکسیرت
35542845
باقر
مجازیامیری
36999647
مازیار
اکبرآبادی
13955687
افشین
مسلمی
11864325
در این تحقیق امکان نگهداری اسپرم قزلآلای رنگینکمان و اثر مدت زمان نگهداری و آنتیبیوتیک بر قدرت بارورسازی آن بررسی شد. در مورد آنتیبیوتیک دو تیمار حاوی آنتیبیوتیک و بدون آنتیبیوتیک انجام گرفت. در تیمار اول, اسپرم به همراه IU 250 پنی سیلین و 250 میکرو گرم استرپتومایسین سولفات به ازای هر میلی لیتر اسپرم و در تیمار دوم, اسپرمها بدون آنتیبیوتیک در داخل پلیت های پلاستیکی ریخته شد. سپس تمام پلیت ها در یخچال (?C 3-2) نگهداری شد. فرایند لقاح در روزهای صفر، 6، 8، 12، 19 و 25 با تخمک ماهیان ماده انجام شد. برای ارزیابی اثر نوع فعالکنندهها ، از آب و محلول نمکی بیلارد برای فعال سازی اسپرم در موقع لقاح استفاده شد. بر اساس نتایج به دست آمده, با افزایش مدت زمان نگهداری اسپرم ها، درصد چشمزدگی و تخمگشایی کاهش یافت. این اختلاف ها بین روزهای صفر و 6 معنی دار نبود (05/0p>)، ولی از روز هشتم به بعد تفاوت معنیداری با روز صفر مشاهده شد (05/0(p<. تا روز 12 نگهداری، دو تیمار حاوی آنتیبیوتیک و بدون آنتیبیوتیک تفاوت معنیداری در نتایج حاصل با هم نداشتند (05/0p>)، ولی در روزهای 19 و 25 تفاوت بسیار مشخصی بین دو تیمار مشاهده شد (05/0p<). در همه تیمارها, نتایج به دست آمده با محلول نمکی بیلارد نسبت به آب بیشتر بود, به طوری که در تیمارهایی که از آب به عنوان فعالکننده استفاده شده بود, چشمزدگی از 06/89 درصد در روز صفر به 15/12 درصد در روز 19 و صفر در روز 25، و در تیمارهایی که محلول نمکی به کار رفته بود, از 86/98 درصد در روز صفر به 63/74 درصد در روز 19 و 78/79 درصد در روز 25 کاهش یافت.
نگهداری کوتاه مدت,اسپرم,قزلآلای رنگینکمان,آنتیبیوتیک,محلول فعالکننده
https://ijnr.ut.ac.ir/article_27571.html
https://ijnr.ut.ac.ir/article_27571_962d34a4bc11e750b1497e4de1031409.pdf