دانشکده منابع طبیعی
مجله منابع طبیعی ایران (منتشر نمی شود)
60
4
2009
02
19
برآورد و مقایسه پتانسیل رسوبدهی فرسایش بادی و آبی با استفاده از مدلهای IRIFR.E.A 1 و MPSIAC2 در مناطق نیمهخشک (مطالعه موردی: حوزه آبخیز نعمتآباد بیجار)
FA
حسن
احمدی
71541469
محمدرضا
اختصاصی
76246721
نعمتا...
همتی
25364579
تأثیر همزمان فرسایش آبی و بادی در رسوبزایی حوزه آبخیز مورد نظر و نیز لزوم بررسی و مقایسه پتانسیل رسوبدهی فرسایش آبی و بادی وهمچنین تعیین کارامد بودن مدل تجربی اریفر در برآورد مقدار فرسایش بادی ازجمله اهداف اصلی این تحقیق است. دراین تحقیق نقشه واحدهای کاری (به روش احمدی – اختصاصی) تهیه ، سپس مقدار فرسایش آبی و بادی بر اساس مدلهای تجربی پسیاک اصلاح شده واریفر درهریک از واحدهای کاری تعیین شد. همچنین نقشه حساسیت اراضی به فرسایش آبی و بادی با استفاده از مدلهای پسیاک و اریفر تهیه شد و پتانسیل رسوبدهی نیز با استفاده از رابطه بین درجه رسوبدهی و تولید رسوب بهدست آمد. بر اساس تحقیق به عمل آمده، با توجه به شرایط ادافیکی و اقلیمیحوزه موردبررسی، مشخص شد شاخصهای تعریف شده برای عواملی همچون رطوبت خاک و مدیریت استفاده زمین به منظور ارزیابی مقدار فرسایش بادی اشکالاتی دارد ودرصورتی که مورد بازنگری و اصلاح قرار گیرد، مدل اریفر درمناطق مشابه حوزه مطالعاتی کارآمد است، نیز مشخص شد مدل پسیاک اصلاح شده با توجه به اندازهگیریهای مستقیم رسوب در حوزه مطالعاتی که همزمان با این تحقیق انجام گرفت، برآورد نزدیک به واقعیت ازمقدار فرسایش آبی ارائه میکند. نتایج حاصله بیانگر این حقیقت است که مدل اریفر از لحاظ کمیو کیفی دقت مناسبی دارد و به لحاظ کمیفرسایش بادی 6/22درصد و فرسایش آبی 4/77درصددر کاهش حاصلخیزی اراضی حوزه موثر است.مقدار کل رسوب حوزه مطالعاتی 7/9 تن در هکتار در سال است که 2/2 تن در هکتار توسط فرسایش بادی و 5/7 تن در هکتار توسط فرسایش آبی صورت میگیرد.
فرسایش بادی,فرسایش آبی,مدل IRIFR.E.A,مدل MPSIAC,پتانسیل رسوبدهی,بیجار,حوزه آبخیز و مدل تجربی
https://ijnr.ut.ac.ir/article_27572.html
https://ijnr.ut.ac.ir/article_27572_54ba60edc514ae29a810abe1b7d93afa.pdf
دانشکده منابع طبیعی
مجله منابع طبیعی ایران (منتشر نمی شود)
60
4
2009
02
19
بررسی وضعیت بهمنخیزی حوزه آبخیز دره سه پستان (فریدونشهر استان اصفهان) با استفاده از تکنیکهای GIS
FA
حسن
احمدی
71541469
مسعود
نصری
84664755
در این تحقیق وضعیت بهمنخیزی حوزه آبخیز دره سه پستان (با وسعت 2/2677 هکتار) در شهرستان فریدونشهر استان اصفهان که از جمله مناطق برف خیز کشور محسوب می شود، بررسی شد. با بازدیدهای صحرایی گسترده در سطح حوزه، ضمن دریافت اطلاعاتی از افراد محلی در مورد تاریخچه وقوع بهمن و ویژگی های بهمن ها، بررسی های مربوط به وضعیت ژئومورفولوژی، پوشش گیاهی و زمین شناسی صورت گرفت. با استفاده از قابلیت های GIS (سیستم اطلاعات جغرافیایی) اقدام به ترسیم نقشههای طبقات ارتفاعی(هیپسومتری)، مقدار و جهت شیب دامنهها، نوع شیب از نظر محدب، مقعر یا یکنواخت بودن، ژئومورفولوژی، زمین شناسی، کاربری اراضی و پوشش گیاهی و سایر نقشههای مربوط شد. سپس با بررسی منابع مطالعاتی مربوطه، برای اولویتبندی گذرگاههای بهمن جداول امتیازبندی گذرگاههای بهمن از حیث شدت خطرزایی و احتمال سقوط بهمن تشکیل شد. این جداول شامل 6 معیار اصلی توپوگرافی، اقلیم، شرایط سطح خاک و پوشش گیاهی، سنگشناسی و ژئومورفولوژی، خصوصیات برف و ابعاد خسارت است که هر یک از این عوامل به شاخصهایی تقسیم شدهاند و امتیازهای مربوط با توجه به نوع عامل و درجه تأثیرگذاری در وقوع بهمن و سایر موارد مرتبط درج شده است که در مورد هر گذرگاه امتیازهای مربوط برای مقایسه با سایر گذرگاه ها ثبت می شود. همچنین جدول کلاس بندی گذرگاههای بهمن از حیث خطرآفرینی در 5 کلاس با استنتاج از جداول امتیازدهی مذکور تهیه شد. در ادامه با تلفیق اطلاعات گفته شده در کنار استفاده از عکس هوایی نقشه نواحی بهمنخیز در قالب 9 منطقه، با کنترل های مجدد زمینی تهیه شد. در این منطقه چهار گذرگاه با خطر نسبی خیلی زیاد، دو گذرگاه با خطر نسبی زیاد وجود دارد. نتایج کنترل صحرایی نواحی تعیین شده با نقشه ترسیم شده نشان دهنده دقت خوب روش به کار برده شده است. در انتها برای تسهیل استفاده عملی از این تحقیق توسط سازمانهای اجرایی در شناخت مناطق مستعد سقوط بهمن، نقشه اولویتبندی مناطق بهمنخیز با ارائه روش گفته شده مبتنی بر امتیازدهی عوامل مؤثر در وقوع بهمن با استفاده از جداول مربوط آمده است. با استفاده از نتایج به دست آمده از این بررسی میتوان به شناسایی و تعیین اولویت گذرگاههای بهمن در مناطقی که آمار و اطلاعات ثبت شده ای وجود ندارد، اقدام کرد.
بهمن,نقشه بهمنخیزی,حوزه آبخیز دره سه پستان و اولویتبندی
https://ijnr.ut.ac.ir/article_27573.html
https://ijnr.ut.ac.ir/article_27573_ff70277bade02c584198da531d6f856f.pdf
دانشکده منابع طبیعی
مجله منابع طبیعی ایران (منتشر نمی شود)
60
4
2009
02
19
تهیه هیدروگراف با استفاده از اجزای مختلف بارندگی در حوزه آبخیز کسیلیان
FA
سیّدحمیدرضا
صادقی
34646875
ملیحه
مزیّن
16667313
حمیدرضا
مرادی
31937711
محدودیتهای مختلف مانند کافی نبودن ایستگاههای هیدرومتری، مشکل بودن جمعآوری دادههای هیدرومتری، هزینهبر بودن جمعآوری آمار و اطلاعات مشاهدهای، استفاده از مدلهای هیدرولوژی در برآورد هیدروگراف سیل را ایجاب میکند. استفاده از دادههای مربوط به بارندگی بهدلیل دقّت قابل قبول آنها در اغلب مناطق فاقد ایستگاه هیدرومتری، یکی از گزینههای کاربردی در این خصوص است. تحقیق حاضر درصدد بررسی امکان ارتباط بین ویژگیهای مختلف هایتوگراف و هیدروگراف است تا با داشتن اطلاعات مربوط به بارندگی بتوان به هیدروگراف سیلاب و ویژگیهای آن در حوزه معرف کسیلیان به مساحت 75/66 کیلومتر مربع دست یافت. برای انجام تحقیق حاضر 15 ویژگی از هایتوگراف، 11 ویژگی از هیدروگراف و همچنین 12 شاخص زمانی رابط بینهایتوگراف و هیدروگراف برای 49 رگبار مّد نظر قرار گرفت. ارتباط بین این متغیرها به صورت اشکال مختلف رگرسیون دو و چند متغیره بررسی شد. نتایج به دست آمده ضمن تأیید امکان تهیه هیدروگراف با استفاده از اجزای هایتوگراف نشان داد که با داشتن مدّت بارش مازاد میتوان به سادهترین شکل هیدروگراف دست یافت، درحالیکه با داشتن مدّت و مقدار بارش مازاد و زمان وقوع بیشینه شدّت 15 دقیقهای میتوان به کاملترین شکل یک هیدروگراف در منطقه موردبررسی دسترسی پیدا کرد.
روانآب,هایتوگراف,مدلهای رگرسیونی,هیدروگراف,کسیلیان و ایران,مدلهای بارندگی
https://ijnr.ut.ac.ir/article_27574.html
https://ijnr.ut.ac.ir/article_27574_d367ae8df7837a709251fc8c89021363.pdf
دانشکده منابع طبیعی
مجله منابع طبیعی ایران (منتشر نمی شود)
60
4
2009
02
19
ویژگیهای رسوبشناسی رسوبات سیلاب واریزهای و مقایسه آن با مناطق منشا در حوزه آبخیز زیارت گرگان
FA
علی
نجفینژاد
42668892
سادات
فیضنیا
94334816
محمدابراهیم بنیحبیب
بنیحبیب
78467176
حسن
احمدی
71541469
سپیده
زکیخانی
64714337
سیلاب واریزهای از جمله پدیدههایی است که در حوزههای آبخیز اتفاق می افتد و نقش مهمی در رسوبدهی حوزهها دارد و خساراتی نیز به بار می آورد. در بسیاری از موارد اغلب کارشناسان این پدیده را با پدیده سیل اشتباه میگیرند و به همین دلیل در مدیریت وکنترل این پدیده دچار اشتباه میشوند. یکی از مهمترین تفاوتهای این پدیده با سیل رفتار رسوب شناسی متفاوت این دو پدیده است. منشا یابی رسوبات حاوی این جریان در انتخاب گزینههای مناسب و روش های کنترل ومدیریت آن اهمیت زیادی دارد. در این تحقیق که در حوزه آبخیز تول بنه در جنوب گرگان در استان گلستان انجام گرفته، واقعه سیلاب واریزهای در مرداد 1378 که پس از یک بارندگی شدید در این حوضه اتفاق افتاد، بررسی و تحلیل رسوب شناسی شد .به این منظور 12 نمونه از رسوبات به جامانده از این واقعه در روز پس از وقوع جریان جمع آوری و آزمایش دانهبندی به روش تر شد. همچنین با توجه به شواهد صحرایی مبنی بر منشا این جریان از زیر حوضه تول بنه و از لغزش های کناری آبراهه اصلی این زیر حوزه، 7 مقطع در محدوده برداشت رسوبات انتخاب ودر هر مقطع دو نمونه از دیواره راست وچپ برداشت و آزمایش دانهبندی شد. سپس برای هر یک از نمونهها شاخصهای رسوب شناسی مانند شاخص کرومباین وشاخص تقارن تعیین شد. میانگین شاخص کرومباین در نمونههای رسوبات 86/0 و میانگین شاخص جور شدگی 95/0- است. شاخص تقارن منفی نشان دهنده جور شدگی بیشتر در قسمت ذرات ریز نمودار دانهبندی است. کلیه شاخصهای محاسبه شده حاکی از جورشدگی بسیار بد ذرات رسوب جریان اتفاق افتاده و تفاوت آن با سیل است. میانگین ضریب تراسک رسوبات 6/7 و کمترین مقدار آن 6/3 بود. با توجه به بررسی های انجام شده و شواهد موجود مبنی بر منشا گرفتن رسوبات از زیر حوزه تول بنه نسبت به نمونه برداری از رخساره فرسایش آبراههای در این زیر حوضه اقدام شد و آزمایش های دانهبندی برروی این نمونهها نیز انجام گرفت. نتایج حاصل از این دو آزمایش مقایسه و تجزیه و تحلیل شد. نتایج مقایسه نمونههای رسوب دو منطقه نشان داد که از نظر آماری تفاوت معنی داری در شاخصهای رسوب شناسی بین این دو منطقه وجود ندارد.
سیلاب واریزهای,رسوب شناسی,رسوبدهی و آبخیز زیارت
https://ijnr.ut.ac.ir/article_27575.html
https://ijnr.ut.ac.ir/article_27575_fce4a25dc76a83fb699c39397e07d689.pdf
دانشکده منابع طبیعی
مجله منابع طبیعی ایران (منتشر نمی شود)
60
4
2009
02
19
تغذیه مصنوعی در بستر رودخانههای مناطق شهری (مطالعه موردی رودخانه کرج)
FA
جواد
مظفری
32151563
محمدحسین
امید
61245199
حسن
رحیمی
45824627
آمارها در دشت کرج حکایت از افت شدید سطح آب زیرزمینی و بیلان منفی سفره آب زیرزمینی دارد. این موضوع در دراز مدت ممکن است سبب کاهش کیفیت منابع آب، افزایش هزینههای برداشت و از بین رفتن مخازن زیرزمینی در اثر نشست زمین شود و از این رو باید است راه حلی برای این مشکل یافته شود. در این مقاله، امکان تغذیه مصنوعی در بستر رودخانه کرج در حدفاصل بند بیلقان تا معادن شن و ماسه در نزدیکی سرحد آباد، برای افزایش تغذیه سفرههای آب زیرزمینی، مورد بررسی قرار گرفته است. بدین منظور با استفاده از آمار 30 ساله از چاهکهای پیزومتری حفر شده در دشت مورد بررسی، مشخص شد که سطح آب زیرزمینی در سال های اخیر افت شدیدی داشته است. برای توجیه وجود حجم کافی آب برای تغذیه در بستر رودخانه، آمار سال های 1371 تا 1382 مورد بررسی قرار گرفت و مشخص شد که به طور میانگین سالانه بیش از 92 میلیون متر مکعب آب از ناحیه مورد نظر میگذرد. برای تعیین نفوذ پذیری سطحی بستر رودخانه، دو حوضچه آزمایشی نفوذ احداث شد. بر اساس نتایج آزمایش های انجام شده، پس از یک دوره سه هفتهای، نفوذی بیش از 103 لیتر در ثانیه در هکتار اندازهگیری شد. با توجه به مساحت 150 هکتاری بستر موجود، روزانه بیش از 3/1 میلیون متر مکعب قابلیت نفوذ و تغذیه وجود دارد. برای تعیین امکان انتقال آب سطحی به آبهای زیرزمینی، مقاطع زمین شناسی و لایه بندی خاک مورد بررسی قرار گرفت و با توجه به نبود لایههای رسی با نفوذ کم و همچنین قابلیت انتقال بیش از 2000 متر مربع در روز سهولت پیوستن آب سطحی به آبهای زیرزمینی تایید شد. در نهایت برای طراحی بندهای عرضی، دو روش شیب تعادل و روندیابی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد فرسایش ناچیزی در شرایط طراحی مورد نظر رخ میدهد و بنابراین روش دوم به عنوان روشی مناسب انتخاب شد. از این رو از روش روندیابی و نرم افزار HEC-RAS برای تعیین مکان و ارتفاع بندها استفاده شد.
آستانه حرکت رسوبات,بستر رودخانه,بندهای عرضی,تغذیه مصنوعی,روندیابی سیلاب و نفوذپذیری
https://ijnr.ut.ac.ir/article_27576.html
https://ijnr.ut.ac.ir/article_27576_50b9822cfd1d502695c6306bd026337e.pdf
دانشکده منابع طبیعی
مجله منابع طبیعی ایران (منتشر نمی شود)
60
4
2009
02
19
استفاده از آنزیمهای پراکسیداز و کاتالاز برای شناسایی پایههای مقاوم به سرما در گونه راش ایرانی(Fagus orientalis Lipsky)
FA
رقیه
ذوالفقاری
53487119
سودابه
علیاحمدکروری
57638318
وحید
اعتماد
69343624
راش ایرانی (Fagus orientalis Lipsky) یکی از مهمترین عناصر اصلی جنگلهای شمال کشور محسوب میشود. این گونه هم از نظر سطح و هم از نظر حجم درصد زیادی از جنگلهای شمال ایران را به خود اختصاص داده است،از این رو حفظ و بقای این گونه اهمیت بسیاری دارد. یکی از راه های حفظ و احیای این گونه، شناخت پایههایی است که به تنش های مختلف محیطی از جمله سرمای دیررس و زودرس مقاوم باشند. آنزیمها حساس ترین عامل تغییرات فیزیولوژیک، در گیاهان تحت تنش های محیطی محسوب میشوند. در این پژوهش به این منظور تغییرات فصلی کمی و کیفی آنزیمهای پراکسیداز و کاتالاز سرشاخههای 90 پایه درخت راش در هفت ماه از سال و در سه ارتفاع (1100، 1500 و 1900 متر از سطح دریا) اندازه گیری و مقایسه (آزمون دانکن) شد. تحقیقات کمی آنزیمهای پراکسیداز و کاتالاز با استفاده از دستگاه اسپکتروفتومتر و مطالعات کیفی پراکسیداز به روش PAGE(پلی اکریل آمید ژل الکتروفورز) انجام شد. نتایج نشان داد که فعالیت کمی آنزیمهای پراکسیداز و کاتالاز و نیز باندهای ایزوآنزیمی پراکسیداز در ماههای سرد بیشتر از ماههای گرم سال بود.در فروردین ماه فعالیت کمی کاتالاز در ارتفاع زیاد بیشتر از ارتفاعات کم بود، اما تعداد جایگاههای ایزوآنزیمی پراکسیداز ارتفاعات کم برای مقابله با تنش سرمای دیررس بیشتر از ارتفاع زیادبود. در شهریور ماه نیز میزان کمی و تعداد جایگاههای ایزوآنزیمی به علت مقابله با سرمای زودرس در ارتفاعات زیاد به طور معنیداری بیشتر از ارتفاع کم بود. این تحقیق بار دیگر نقش دو آنزیم پراکسیداز و کاتالاز را در فیزیولوژی تنش بخصوص پدیده سرما ثابت کرد.
پراکسیداز,کاتالاز,سرما و راش ایرانی
https://ijnr.ut.ac.ir/article_27577.html
https://ijnr.ut.ac.ir/article_27577_70e3a35cc0efaa34c3aad3eec0220486.pdf
دانشکده منابع طبیعی
مجله منابع طبیعی ایران (منتشر نمی شود)
60
4
2009
02
19
بررسی سطح آگاهی دانشجویان دانشگاههای دولتی تهران از جنگل و اهمیت آن
FA
تقی
شامخی
19579274
فرشید
افشار
18483914
یکی از مبانی حفاظت بهتر منابع طبیعی، آموزش مردم برای شناخت بیشتر این منابع و اهمیت آن شد. برای اقدام به آموزش، آگاهی از سطح آگاهی فعلی ضروری است. هدف کلی این بررسی، اطلاع از آگاهی فعلی مردم از منابع طبیعی و اهمیت آن است. در این زمینه آگاهی دانشجویان دانشگاههای دولتی تهران در مورد جنگل و اهمیت آن بررسی شد. روش بررسی نمونهبرداری خوشهای دو مرحلهای است که طی آن 975 دانشجو از دانشکدههای مختلف دانشگاههای دولتی تهران به طور تصادفی با پرسشنامهای حاوی 50 سؤال چهار جوابه مورد پرسش قرار گرفتند. برای نتیجه گیری، دانشجویان به شش گروه آموزشی علوم پزشکی، فنی مهندسی، علوم انسانی، کشاورزی و منابع طبیعی، علوم پایه و هنر و سؤالات به هشت زمینه 1- جغرافیای جنگل، 2- شناخت محیط طبیعی و گیاه شناسی، 3- جنگل و جلوگیری از آلودگی هوا و جو، 4- جنگل و جلوگیری از فرسایش خاک، 5- تولیدات جنگل، 6- مدیریت و تشکیلات جنگل، 7- حفاظت و مسائل اقتصادی اجتماعی جنگل و 8- جنگلداری، مدیریت و حمایت جنگل، تقسیم و پاسخها برای هر گروه آموزشی در هر یک از زمینهها تجزیه و تحلیل شده و قوتها و ضعفهای آگاهی گروهها مشخص شده است. این بررسی نشان داد که تفاوت آگاهیهای دانشجویان منابع طبیعی با سایر دانشجویان معنیدار و تفاوت آگاهیهای سایر گروههای دانشجویی معنیدار نیست. به علاوه با توجه به خلاء های موجود در آگاهیها نیازهای آموزشی مورد تاکید قرار گرفته است.
سطح آگاهی,جنگل و دانشجویان
https://ijnr.ut.ac.ir/article_27578.html
https://ijnr.ut.ac.ir/article_27578_4aec79b678b1f7378c409046a6d7ef8f.pdf
دانشکده منابع طبیعی
مجله منابع طبیعی ایران (منتشر نمی شود)
60
4
2009
02
19
مقایسه مشخصات کیفی تودههای جنگلی در دو منطقه حفاظتشده و غیر حفاظتی ارسباران
FA
احمد
علیجانپور
49593849
محمود
زبیری
28514222
محمدرضا
مرویمهاجر
73244288
نصرتا...
ضرغام
81277244
در این تحقیق تودههای جنگلی دو منطقه حفاظتشده و غیر حفاظتی منطقه جنگلی ارسباران از نظر مشخصات کیفی مورد مطالعه و مقایسه قرار گرفتند. بدینمنظور، ابتدا تشابه تودههای مورد بررسی به وسیله عکسهای هـوایی سال 1346 درمقیـاس 20000 : 1 بررسی و تودههای جنگلی مشابه در دو منطقه انتخاب شدند. سپس مشخصههای کیفی تودههای جنگلی در 92 خط نمونه (ترانسکت) با شبکه آماربرداری 300×150 متر از تودههای جنگلی منطقه غیر حفاظتی ارسباران برداشت شد و با مشخصههای کیفی92 خط نمونه (شبکه آماربرداری مشابه) برداشت شده از منطقه حفاظتشده مقایسه شد. از نظر مشخصات کیفی درصد آمیختگی گونهها، درصد دانهزادی و شاخهزادی درختان، درصد شاقولی یا غیر شاقولی بودن تنه درختان و درصد بدون قوس یا قوسدار بودن تنه درختان دو منطقه بررسی شد. نتیجه این بررسی نشان داد که درصد آمیختگی ممرز و بلوط در تودههای جنگلی دو منطقه اختلاف معنیداری بردارد. درصد پایههای شاخهزاد و درصد شاقولی بودن تنه درختان در این دو منطقه نیز اختلاف معنیداری را نشان میدهد.
ارسباران,مشخصات کیفی,شاخهزاد,دانهزاد,خط نمونه,قوسدار و شاقولی
https://ijnr.ut.ac.ir/article_27579.html
https://ijnr.ut.ac.ir/article_27579_358181ad1ea0211e82505788a004a287.pdf
دانشکده منابع طبیعی
مجله منابع طبیعی ایران (منتشر نمی شود)
60
4
2009
02
19
برآورد حجمی و وزنی مازاد مقطوعات عملیات قطع با استفاده از روش خط نمونه (مطالعه موردی: حوزه آبخیز چفرود شاندرمن)
FA
فرشاد
کیوانبهجو
35212683
هوشنگ
سبحانی
79971431
محمود
زبیری
28514222
[در این بررسی، روش نمونهبرداری خطی برای اولین بار به منظور برآورد مازاد مقطوعات عملیات قطع به کار برده شد و مشخصههای حجم و وزن در هکتار مازاد مقطوعات برای محاسبه در نظر گرفته شد و نتایج به دست آمده بر اساس تئوری احتمالات، فرمول هوبر و فرمول اسمالیان با یکدیگر مقایسه شد تا مناسب ترین روش از بین آنها انتخاب شود. بررسی در سه پارسل به مساحت کلی 107 هکتارانجام شد که طی آن آماربرداری صددرصد برای شاخص های واقعی جامعه آماری و سپس نمونهبرداری خطی در همین منطقه با پیاده کردن شبکه ای به ابعاد 100*100 متر و با طول خط نمونههای 100 متری برای اندازهگیری ها مقادیر حجم و وزن در هکتار انجام شد. با استفاده از روش توکی، آزمون مقایسه میانگینهای حاصله از میانگین واقعی جامعه و میانگینهای محاسبه شده از نمونهبرداری خطی بر اساس سه روش، نشان داد که بین میانگینهای واقعی جامعه و میانگینهای به دست آمده از نمونهبرداری خطی بر اساس فرمول هوبر اختلاف معنیداری وجود ندارد در ضمن در هر سه روش محاسبه در نمونهبرداری خطی، حدود اعتماد محاسبه شده، میانگین واقعی جامعه را در بر میگیرد. با این حال به علت جامعه ناهمگن منطقه و تعداد کم خط نمونهها، درصد اشتباه آماربرداری در کلیه حالت ها و در هر سه روش محاسبه در نمونهبرداری خطی بیش از مقدار قابل قبول 10 درصد است. با توجه به موارد ذکر شده نتیجه گیری شد که روش نمونهبرداری خطی بر اساس فرمول هوبر، بهترین روش برای برآورد مازاد مقطوعات در جنگل است.
برآورد حجمی,مازاد مقطوعات,نمونهبرداری خطی و تئوری احتمالات
https://ijnr.ut.ac.ir/article_27580.html
https://ijnr.ut.ac.ir/article_27580_c8a45c27096255c6c6d38b207e67599e.pdf
دانشکده منابع طبیعی
مجله منابع طبیعی ایران (منتشر نمی شود)
60
4
2009
02
19
بررسی تأثیر متقابل اجزای هوایی درختان وعوامل فیزیکی تولید باران در جنگل
FA
کامبیز
یوسفیسیبنی
74256223
اجزای هوایی درختان همواره از محیط سیال هوای جوّ اطراف که بخشی از آن را بخارهای آب تشکیل میدهد، تأثیر میگیرد. روشن است که این تأثیرها به طور متقابل روی تودههای آب و هوای در حال حرکت یا مستقر روی جنگلهای وسیع نیز انجام میگیرد. ارتباط مذکور موجب بهبود باران زایی ابرها و ریزش بارشهای جوّی بیشتر در محیطهای جنگلی نسبت به سایر نقاط میشود. با توجه به آن اثرهای سوء تغییر کاربری از جنگل به زراعت یا مرتع نه تنها در کاهش نفوذ پذیری و ظرفیت ذخیره رطوبت و به تبع آن کاهش مقاومت مکانیکی و برشی خاکها در اثر عوامل فرساینده آب و باد و ادوات کشاورزی ایجاد اشکال می کند، بلکه در کمیّت عرضه طبیعی آب (بارندگی) اختلالهایی ایجاد می کند که از این طریق رژیمهای رطوبتی متأثر از طولانی شدن دوره خشکی در خاک میشود. دراین تحقیق 4 تیمار شامل عرصههای آیش (مزرعه زراعی در تناوب سالیانه غیر زراعی گذاشته شده)، مرتع، بوته زار و جنگل متراکم در ارتفاع 1700 متری منطقه جنوب گیلان (جنگلهای سیبن) انتخاب شدند. بعد از کسب اطلاع از وضعیت هواشناسی سراسری و قبل از رسیدن تودههای ابر به منطقه نمونه برداری، رطوبت وزنی از عمقهای 0، 5، 5، 25، 35، 50و75 سانتیمتری خاک در 3 تکرار در تیمارهای فوق برداشته شد. بعد از پوشش داده شدن منطقه از ابرها و ایجاد بارندگی، کار نمونه برداری در تیمارها و اعماق بالای خاک، تکرار و در صد رطوبت وزنی آنها در آزمایشگاه تعیین شد. همزمان نمونه برداری به منظور تعیین وزن مخصوص ظاهری خاکها انجام شد. دادهها بعد از تبدیل به رطوبت حجمیاز طریق کرتهای خرد شده در زمان ومکان با استفاده از نرمافزار آماری SAS بهروش GLM تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد در شرایطی که بارندگی مستقیم از ابرها ایجاد نشد، تأثیر بارندگی و نفوذ آب در خاک در تیمار جنگل در سطوح 95 و 99 درصد معنادار بود. این تأثیر با دور شدن از نقاط متراکم جنگل (بوته زار، مرتع و آیش) بتدریج ضعیف شده بود، به نحوی که در مناطق خیلی دورتر از جنگل به صفر رسیده بود.
https://ijnr.ut.ac.ir/article_27581.html
https://ijnr.ut.ac.ir/article_27581_f530f455647d589d00a761ff09a46296.pdf
دانشکده منابع طبیعی
مجله منابع طبیعی ایران (منتشر نمی شود)
60
4
2009
02
19
بررسی ساختار جمعیتی ماهی سوف (Sander lucioperca) در آبهای ایرانی دریای خزر و تالاب انزلی با استفاده از سیستم Truss
FA
آرش
اکبرزاده
41559348
محمود
کرمی
49334752
شعبانعلی
نظامی
58871567
سهیل
ایگدری
63915596
مجید
بختیاری
81394116
حسین
خارا
57811582
در این تحقیق ساختار جمعیتی ماهی سوف(Sander lucioperca) در آبهای حوضه جنوبی دریای خزر با استفاده از ویژگیهای ریختسنجی سیستم تراس بررسی شد. نمونهها از مناطق اصلی صید این گونه در سواحل ایرانی دریای خزر یعنی سواحل غربی و شرقی گیلان و همچنین تالاب انزلی به دست آمد. بیست و هفت فاصله ریختسنجی سیستم تراس و همچنین قطر چشم و فاصله بین دو چشم در هر ماهی اندازهگیری شد. در نتایج حاصل از تحلیل واریانس یکطرفه (One- way ANOVA) برای ویژگیهای ریختسنجی اصلاح شده، 13 ویژگی در بین نمونهها در سطوح مختلف تفاوت معنیداری داشت که نشان دهنده تنوع به نسبت زیاد فنوتیپی در ماهیان سوف سه منطقه مورد بررسی است. نمودار حاصل از توابع متمایز کننده 1 و 2 نشان داد که ذخایر ماهی سوف سواحل شرق گیلان به مقدار بسیار زیادی از سوف سواحل غرب گیلان و تالاب انزلی متفاوت است، در حالیکه نمونههای سوف سواحل غرب گیلان و تالاب انزلی به هم نزدیک تر بودند. همچنین به طور میانگین 6/82 درصد از افراد به طور صحیح در جمعیت اصلی خود جای گرفتند.
ماهی سوف,سیستم تراس,تالاب انزلی ودریای خزر
https://ijnr.ut.ac.ir/article_27582.html
https://ijnr.ut.ac.ir/article_27582_ccacb09cec66fe81185a18583151de54.pdf
دانشکده منابع طبیعی
مجله منابع طبیعی ایران (منتشر نمی شود)
60
4
2009
02
19
همبستگی خصوصیات کیفی اسپرم مولدان نر در روند تکثیر ماهی قزلآلای رنگین کمان (Oncorhynchus mykiss)
FA
رضا
لرستانی
29349157
محمدرضا
احمدی
24165748
محمدرضا
کلباسی
78936988
در تحقیق حاضر 15 مولد نر در سه گروه سنی +2 ، +3 و +4 ساله و 8 مولد ماده برای بررسی رابطه اسپرماتوکریت و مدت زمان تحرک اسپرم به عنوان شاخص کیفی آن در سنهای متفاوت مولدان نر با میزان باروری و چشم زدگی تخمکها در قزلآلای رنگین کمان استفاده شد. در هر سن 5 مولد نر به کار رفت. نتایج این تحقیق نشان داد که متوسط اسپرماتوکریت مولدان نر همسن با لقاح (804/0 r =) و چشم زدگی (836/0 r =) مثبت و معنی دار بود. همبستگی متوسط اسپرماتوکریت مولدان نر همسن با مدت زمان تحرک اسپرم منفی و معنی دار بود (374/0- r =) و همبستگی مدت زمان تحرک اسپرم با لقاح (271/0 r =) و چشم زدگی (031/0 r =) معنی دار نبود. متوسط اسپرماتوکریت مولدان در سنهای متفاوت اختلاف معنی داری داشت، در این خصوص +2 سالگی بیشترین مقدار اسپرماتوکریت (46/.±66/32 درصد) و سن +3 کمترین مقدار اسپرماتوکریت (18/.±26/23 درصد) را داشت. کمترین مدت زمان تحرک اسپرم در +2 سالگی (2/.±5/24 ثانیه) و بیشترین مدت زمان تحرک اسپرم در +4 سالگی (14/.±40/27 ثانیه) مشاهده شد (03/0 p ?). مقدار لقاح در +2 سالگی بیشتر (16/1±52/87 درصد) ازسنین دیگر بود که اختلاف معنی داری را نسبت به سنهای +3 (20/2±39/79) و +4 (02/2±45/80) ساله نشان داد (031/0 p ?). اسپرم مولدان +2 ساله موجب بیشترین چشم زدگی تخمکها شد (1±52/82 درصد) که اختلاف معنی داری را با +3 سالگی (1±60/74) و +4 سالگی (7/0±5/79) نشان داد، در حالی که +3 سالگی (8/0±60/74) کمترین چشم زدگی را نشان داد (02/0 p?).
اسپرماتوکریت,تحرک اسپرم,باروری,قزلآلای رنگین کمان و کلاردشت
https://ijnr.ut.ac.ir/article_27583.html
https://ijnr.ut.ac.ir/article_27583_788cb6e6bf1cac8bac5d855897da4804.pdf
دانشکده منابع طبیعی
مجله منابع طبیعی ایران (منتشر نمی شود)
60
4
2009
02
19
بررسی اثر اسید سیتریک برحفظ کیفیت ماهی قزلآلا در سردخانه
FA
عاصفه
لطیفی
88943865
سهراب
معینی
18393523
سعید
یارمند
16353267
مهدی
یوسفیان
94794739
آنتیاکسیدانها موادی هستند که برای جلوگیری یا به تاخیر انداختن فساد اکسیداتیدو، طی انبارداری به مواد چرب افزوده میشوند. در این پروژه تاثیر اسید سیتریک برای حفظ کیفیت ماهی قزلآلا در سردخانه بررسی شد. بدینمنظور نمونهها در دو تیمار اسید سیتریک به غلظت 5/1 و 3 درصد به مدت 60 دقیقه غوطهور شدند. نمونه شاهد بدون غوطهوری در مواد آنتی اکسیدان بستهبندی شد. آزمایش های اندیس پراکسید PV1، مواد ازته فرار TVN2،شمارش کلی میکروبی (میکروبهای هوازی مزوفیل)TC3 و ارزیابی حسی4 طی چهار ماه و در دو تکرار انجام گرفت. براساس نتایج به دست آمده، کمترین مقدار پراکسید، TVN و بار میکروبی به ترتیب meq/1000g 4/8، 7/19 میلیگرم درصد و 103×5/1 کولونی در گرم بود که همگی مربوط به تیمار اسید سیتریک 3 درصد (C2) میباشند، همچنین تیمار شاهد بیشترین مقدار TVN، PV و بار میکروبی را داشت، اما از نظر آماری تفاوتها معنیدار نبود. در آزمایش ارزیابی حسی تیمار حاوی اسید سیتریک از درجه مقبولیت بیشتری برخوردار بود.
آنتی اکسیدان,اسید سیتریک,قزلآلا و اندیس پراکسید.
https://ijnr.ut.ac.ir/article_27584.html
https://ijnr.ut.ac.ir/article_27584_4b209b120925c7e612be3f8a651b3536.pdf
دانشکده منابع طبیعی
مجله منابع طبیعی ایران (منتشر نمی شود)
60
4
2009
02
19
تاثیر نسبتهای مختلف کربوهیدرات به چربی در دو سطح متفاوت از پروتئین بر رشد، ترکیبات بدن و شاخص هپاتوسوماتیک ماهی قزلآلای رنگینکمان (Oncorhynchus mykiss)
FA
آرزو مشکوه
روحانی
46881177
عبدالمحمد
عابدیان
81983683
فرید
شریعتمداری
89385717
در این تحقیق اثر نسبتهای مختلف کربوهیدرات به چربی در دو سطح از پروتئین بر عملکرد رشد، ترکیب شیمیایی بدن و شاخص هپاتوسوماتیک ماهی قزلآلای رنگینکمان بررسی شد. بدین منظور از ماهیانی با میانگین وزن اولیه 55/0±60 گرم استفاده شد. پرورش ماهی در مخازن 1000 لیتری که با 500 لیتر آب پر شده بود، به مدت 60 روز انجام پذیرفت. آزمایش به روش فاکتوریل دو عامله با 2 سطح پروتئین (40 و 45 %) و 4 نسبت کربوهیدرات به چربی (5/0، 1، 5/1 و 2) در سه تکرار و به صورت طرح کاملا تصادفی انجام گرفت. مقدار انرژی جیرهها تقریبا ثابت و معادل Kcal/Kg 4000 در نظر گرفته شد. غذای مصرفی روزانه بر اساس دو درصد از وزن توده زنده هر حوضچه دو مرتبه در روز به مصرف رسید. وزن توده زنده حوضچهها هر 14 روز یک بار طی عمل زیست سنجی تعیین و شاخصهای رشد محاسبه شدند. نتایج حاصله نشان داد که با افزایش مقدار پروتئین، بین تیمارها از نظر شاخصهای رشد تفاوت معنیداری نبوده است) 05/0 (p? و شاخصهای رشد ( افزایش وزن بدن، کارایی پروتئین و ضریب رشد ویژه) با زیاد شدن پروتئین افزایش پیدا نکردند. ضریب تبدیل غذایی و شاخص قیمت نیز در سطح پروتئین کمتر (40 درصد) وضعیت بهتری داشتند. از طرفی با افزایش نسبت کربوهیدرات به چربی (افزایش کربوهیدرات و کاهش چربی) نیز بین تیمارها از نظر شاخصهای رشد تفاوت معنیداری دیده نشد) 05/0 (p?، ولی در مجموع در نسبت کربوهیدرات به چربی 5/0 وضعیت بهتر بوده است. نتایج این تحقیق نشان داد که سطوح پروتئینی کمتر(40%) و نسبت کربوهیدرات به چربی 5/0 بدون اینکه اثر منفی روی ترکیبات بدن و عملکرد کبد داشته باشند، بهترین حالت را از نظر عملکرد رشد ایجادکردند.
قزلآلای رنگینکمان,تغذیه,پروتئین,نسبت کربوهیدرات به چربی,عملکرد رشد,ترکیب شیمیایی بدن وشاخص هپاتو سوماتیک
https://ijnr.ut.ac.ir/article_27585.html
https://ijnr.ut.ac.ir/article_27585_44784c1d9b811c60b41d5259d48c9152.pdf
دانشکده منابع طبیعی
مجله منابع طبیعی ایران (منتشر نمی شود)
60
4
2009
02
19
ترجیحات مردمی و کاربرد آن در طراحی پارک های جنگلی طبیعی ( مطالعه موردی: پارک جنگلی سیسنگان)
FA
بهناز
امینزاده
78384898
ساحل
قریشی
94287444
پارکهای جنگلی طبیعی، اکوسیستمهای پیچیدهای هستند، بهرهگیری از اهداف دوگانه و همزمان حفاظت و گردشگری در این پارک ها، تنها با برقراری رابطهای متعادل بین فعالیتهای انسانی و بستر طبیعی ممکن است. ارزیابی توان اکولوژیکی، یکی از شیوههای برقراری این تعادل است، اما توجه به نیازها و ترجیحات مردم بهعنوان حافظان اصلی پارکهای جنگلی طبیعی نیز اهمیت ویژهای دارد. پارک جنگلی طبیعی سیسنگان از پر گردشگرترین پارک های جنگلی طبیعی ایران و ذخیره گاه بوتانیکی گونه در حال انقراض شمشاد است. عدم توجه به ترجیحات استفادهکنندگان از پارک، نه تنها موجب کاهش کیفیت گردشگاهی شده بلکه موجب شده تا استفادهکنندگان، موجبات تخریب و فرسایش هر چه بیشتر این مجموعه طبیعی ارزشمند را فراهم آورند. تحقیق حاضر به منظور دستیابی به ترجیحات استفاده کنندگان از پارک جنگلی سیسنگان، به ارزیابی ترجیحات زیبایی شناسی از طریق مصاحبه با استفاده از روش طبقهبندی کیفیت (Q-Sort) و همچنین فعالیتهای گردشگری موجود براساس مشاهده الگوهای رفتاری پرداخته است. علاوه بر مطالعات ترجیحی، از روش تقسیمبندی ? (بر اساس ترکیب تراکم و گونه) به منظور تحلیل توان اکولوژیکی گردشگری عرصه پارک جنگلی سیسنگان استفاده شد. نتایج تحقیق نشان میدهد اگر چه طراحی این پارک بر اساس پهنه بندی فعالیتهای گردشگری و نیز توان اکولوژیکی صورت گرفته،اما این طراحی نتوانسته است پاسخگوی نیازهای گردشگاهی استفاده کنندگان از آن باشد. در نهایت در این تحقیق با تاکید بر ترجیحات مردمی پیشنهاداهایی برای طراحی محدودههای گردشگری متمرکز و گسترده ارائه شده است.
ترجیحات مردمی,ترجیحات زیبایی شناسی,الگوهای رفتاری,توان اکولوژیکی و پارک جنگلی سیسنگان
https://ijnr.ut.ac.ir/article_27586.html
https://ijnr.ut.ac.ir/article_27586_1331365dbdd10c3e9e74b601be46ca91.pdf
دانشکده منابع طبیعی
مجله منابع طبیعی ایران (منتشر نمی شود)
60
4
2009
02
19
بررسی منابع آلاینده رودخانه میمه
FA
مهرداد
چراغی
51677275
نعمتاله
خراسانی
57781542
محمد
جعفری
45347143
سیدمصطفی
منصوری
25547132
کشور ایران بر خلاف کشورهایی مثل چین و هندوستان، رودخانههای پر آب و بزرگ ندارد و از نظر منابع آب، جزء کشورهای کمآب جهان محسوب می شود. بهرهبرداری اصولی به کمک علم مهندسی و مدیریت پایدار منابع آب، میتواند بهترین نوع مصرف را برای ما طرحریزی کند انسان بایدتاثیرات تجمعی منفی و نامطلوب توسعه در امتداد رودخانه را به درستی درک کرده و برای پیشگیری از این خطر جدی برنامهریزی کند در این مقاله سعی شده است تا منابع آلاینده رودخانه میمه در استان ایلام بررسی شود. در این تحقیق کیفیت آب رودخانه با تعیین 11 ایستگاه نمونهبرداری در فصول مختلف سال 1381 ارزیابی شد و نمونهها از نظر شاخص هایی مانند, BOD5 ,Do, کدورت و pH, تجزیه و تحلیل شدند براساس نتایج به دست آمده، شرایط اقلیمی, توپوگرافی, زمینشناسی و جنس خاک های منطقه از جمله عوامل تاثیرگذار بر کیفیت آب رودخانه میمه است. هرچند تخلیه فاضلابهای شهری و روستایی آنها کم است با وجود این،این مسئله از جمله عواملی است که میتواند در آینده کانونهای بحرانی ایجاد کند. اگرچه آثار پاتولوژیک آلودگی در حال حاضر وجود ندارد، اما وجود آن را در محدوده شهر میمه را نمیتوان نادیده گرفت.
رودخانه,آلودگی و میمه
https://ijnr.ut.ac.ir/article_27587.html
https://ijnr.ut.ac.ir/article_27587_6af3a0368a0b8685b0615036150071bc.pdf
دانشکده منابع طبیعی
مجله منابع طبیعی ایران (منتشر نمی شود)
60
4
2009
02
19
مسیریابی بر اساس اصول زیستمحیطی با استفاده از GIS (مطالعه موردی: جاده پارچین در شرق تهران)
FA
علیاصغر
درویشصفت
22726247
هما
احمدی
43623514
مجید
مخدوم
98639974
شیرین
ابوالقاسمی
13194472
هدف این تحقیق ارائه روشی برای تعیین مسیر بهینه (به صورت خودکار در GIS) با در نظر گرفتن جنبههای زیست محیطی و عوامل تاثیرگذار در تعیین مسیر درست است. ارائه مسیری بهینه برای احداث جاده کمربندی در شرق تهران (جاده پارچین) در این تحقیق بررسی شد. ابتدا عوامل زیستمحیطی موثر بر مسیریابی در منطقه شامل: زمین شناسی، فرسایش پذیری، خاک، شیب، کاربری اراضی، جریانهای آبی، گسل و ارتفاع شناسایی شدند. نقشههای کاربری اراضی و خاک منطقه با استفاده از تصویر ماهواره لندست تهیه و تکمیل شدند. دیگر نقشههای موضوعی موردنیاز نیز جمعآوری و رقومی شدند. با تنظیم پرسشنامه ای نظرهای متخصصان در مورد تعیین اهمیت نسبی عوامل مذکور جمعآوری و جمعبندی شد. این عوامل به روش مقایسه دوبه دو، وزندهی شدند. براساس وزن مشخصهها نقشه اصطکاک و هزینه تهیه شد. با تعیین دو سناریوی مختلف و تعدادی نقطه پیشنهادی برای شروع مسیر جاده، کریدورهای مختلفی به طور خودکار در GIS طراحی شدند. این مسیرها با یکدیگر و با نقشههای عوامل تاثیر گذار مقایسه شدند و مسیر بهینه با استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی مشخص شد. این مسیر همخوانی بسیار خوبی با اولویت و محدودیتهای تعیین شده دارد. نتایج این بررسی نشان داد که با شناسائی عوامل تاثیر گذار و با استفاده ازGIS به خوبی میتوان مسیر مناسب برای احداث راهها را ضمن رعایت اصول زیستمحیطی تعیین کرد.
مسیریابی خودکار,مسیر بهینه,تحلیل سلسله مراتبی,عوامل زیستمحیطی,نقشه اصطکاک و GIS
https://ijnr.ut.ac.ir/article_27588.html
https://ijnr.ut.ac.ir/article_27588_f68afdde952cc7fadab46807ba3d8f3c.pdf
دانشکده منابع طبیعی
مجله منابع طبیعی ایران (منتشر نمی شود)
60
4
2009
02
19
بررسی آلودگی صنایع در رودخانه زرجوب شهرستان رشت- استان گیلان
FA
علیرضا
قدرتی
66874177
شهریار
صبحزاهدی
41364619
محمدعلی
داداشی
15581646
در این تحقیق آثار زیستمحیطی طرح های توسعه بر آلودگی منابع آب شهرستان رشت بررسی شد. دو رودخانه مهم زرجوب و گوهررود از میان این شهر عبور می کنند و بیشترین آب مصرف شرب و کشاورزی منطقه را تأمین میکنند. از بین دو حوزه نامبرده، رودخانه زرجوب که عمده آب شهرستان را تأمین میکند ، آلودهترین رودخانه در سطح گیلان و حتی کشور است و بسیاری از بیماری های میکروبی را بهطور مستقیم و غیرمستقیم گسترش می دهد. منابع آلودهکننده این رودخانه عبارتند از: فاضلاب های صنعتی، فاضلاب های شهری و کشاورزی، مغازهها و بازارچههای احداث شده که تمامی مواد زائد خود را وارد این رودخانه می کنند. در این تحقیق سعی شده عواملی که معرف منابع تخریب و آلودگی ناشی از توسعه در بخش های مختلف صنعتی، شهری، روستایی و کشاورزی میباشند، مشخص شود. از دادههای اندازهگیری شده حاصل از عوامل آلودهکننده منابع آب میتوان عوامل زیر را نام برد: اکسیژن مورد نیاز بیوشیمیایی (BOD)، کل مواد جامد محلول (TDS)، کدوریت (FTU)، اکسیژن مورد نیاز شیمیایی (COD)، اسیدیته (pH)، نیترات (NO3-)، کل مواد جامد معلق (TSS)، اکسیژن محلول (DO) و کلیفرم ها، برای تجزیه و تحلیل دادههای عوامل مذکور 12 نقطه (کشاورزی ، صنعتی، وشهری) این رودخانه با استانداردهای زیستمحیطی هرسه ماه یک بار نمونه برداری و مقایسه شده است. نتایج حاصل بیانگر بالا بودن آلودگی از سطح مجاز است و هیچگونه خودپالایی با این وضعیت در این رودخانه وجود ندارد. TSS اندازهگیری شده در 10 مورد از 12 مورد آزمایشی بیش از حد مجاز آن (500 میلیگرم در لیتر)، TDS در 10 مورد بیش از حد مجاز میلی BOD در 7 مورد، COD در 11 مورد، FTU در 4 مورد، pH در 3 مورد و کلیفرمها در تمام موارد بیش از حد مجازاند.
آلودگی,رودخانه زرجوب و رشت
https://ijnr.ut.ac.ir/article_27589.html
https://ijnr.ut.ac.ir/article_27589_1326f15329989fedee3e066175e24365.pdf
دانشکده منابع طبیعی
مجله منابع طبیعی ایران (منتشر نمی شود)
60
4
2009
02
19
ارائه نوعی مدل برنامهریزی بهینه برای احداث کارخانههای خمیر و کاغذ با استفاده از کاه غلات در مقیاس 75000 تن تولید خمیر در استان مازندران
FA
آژنگ
تاجدینی
71533366
سعید
امیری
92618878
غلامرضا
پیکانی
47828979
احمد
جهانلتیباری
96899927
امیرهومن
حمصی
89162727
در این مقاله سعی شده است که با استفاده از مدلهای برنامهریزی ریاضی و برپایه مفهوم برنامهریزی خطی (Linear Programming)با هدف حداکثرسازی سود و با توجه به محدودیتهای نهادهها و هزینههای متغیر تولیدی مانند ماده اولیه مصرفی،انواع مختلف مواد شیمیایی،افزودنی و خمیر الیاف بلند سوزنی برگ،نیروی انسانی شاغل در بخش های تولیدی ونیز تقاضای بالقوه و زمان تولید هرتن محصول، مدل بهینه برای احداث و توسعه کارخانههای ترکیبی تولید کاغذ چاپ و تحریر،روزنامه و فلوتینگ در مقیاس 75000 تن تولید انواع خمیر از کاه غلات ارائه شود.نتایج نشان میدهد که استان مازندران باتولید بیش از 7/1 میلیون تن کاه و کلش در سال و با فرض اینکه 20درصد ازاین مقدار به عنوان ماده اولیه در صنایع جدید کاغذ و خمیر مورد استفاده قرار گیرد، قابلیت احداث دو کارخانه ترکیبی با ظرفیت 50 هزار تن خمیر شیمیایی (حاصل فرایند Soda) و 80 هزار تن کاغذ چاپ وتحریر و 75 هزار تن خمیر نیمه شیمیایی سولفیت خنثی (حاصل فرایند NSSC ) و 108 هزار تن کاغذ فلوتینگ را دارد.تولید کاغذ روزنامه از نظر اقتصادی مقرون به صرفه وسود آورنیست و ماده اولیه مهم ترین محدودیت در تعیین اندازه اقتصادی تولیداست.
برنامهریزی خطی,سود,نهادههای متغیر,هزینههای متغیر,تقاضا,تابع هدف,محدودیت,کاغذ چاپ و تحریر,کاغذ روزنامه,کاغذ فلوتینگ,خمیر Soda,خمیر NSSC و ماده اولیه
https://ijnr.ut.ac.ir/article_27590.html
https://ijnr.ut.ac.ir/article_27590_b46f6fe32fa3cb2071858070404751f0.pdf
دانشکده منابع طبیعی
مجله منابع طبیعی ایران (منتشر نمی شود)
60
4
2009
02
19
خواص مکانیکی و ریختشناسی چندسازه کاه گندم ـ پلیپروپیلن
FA
سیدمجید
ذبیحزاده
22941871
قنبر
ابراهیمی
28366914
علیاکبر
عنایتی
83866537
سیداحمد
میرشکرایی
44431349
احمد
جهانلتیباری
96899927
این تحقیق با هدف بررسی اثر عامل جفتکننده MAPP بر خواص مکانیکی و ریختشناسی چندسازه کاه گندم-پلیپروپیلن انجام شد. برای تولید چندسازهها از روش مخلوط سازی مذاب در دمای 190 سانتیگراد استفاده شد.نتایج حاصل از اندازهگیری خواص مکانیکی نشان میدهد که در صورت وجودMAPP، استحکام کششی، مدول کششی، مقاومت به ضربه شکافدار و سختی چندسازهها افزایش و ازدیاد طول کششی در بار حداکثر،کاهش مییابد. ریزنگارهای SEM سطح شکست در کشش چندسازهها نشان میدهد که MAPP برهمکنش و چسبندگی بین پلیپروپیلن و ذرات کاه گندم را بهبود میبخشد و به علت اثر فعال کنندگی MAPP، ذرات کاه گندم به وسیله پلیپروپیلن پوشش داده میشوند.
کاه گندم,پلیپروپیلن,چندسازه,ریختشناسی,ریزنگار SEM و خواص مکانیکی.
https://ijnr.ut.ac.ir/article_27591.html
https://ijnr.ut.ac.ir/article_27591_44d98c7a68a9ea9d3cc67c27908d5ba7.pdf
دانشکده منابع طبیعی
مجله منابع طبیعی ایران (منتشر نمی شود)
60
4
2009
02
19
بررسی اثر کهنگی کاغذ روزنامه بر بعضی ویژگیهای فیزیکی و مکانیکی کاغذهای بازیافتی ساخته شده از آن
FA
مهدی
رحمانینیا
45686469
احمد
جهانلتیباری
96899927
افشین
پیرجانی
41119752
ویژگیهای فیزیکی و مکانیکی کاغذهای بازیافتی تحت تاثیر عوامل متعددی قرار می گیرد. در این تحقیق اثر کهنگی و کاربرد هیدروکسید سدیم بر ویژگیهای فیزیکی و مکانیکی مهم کاغذهای حاصل از بازیافت کاغذ روزنامه بررسی شد. کهنگی کاغذهای روزنامه در 4 سطح (0، 4، 8 و 12 ماه) و مقدار مصرف NaOH در 5 سطح (0، 5/0، 1، 5/1 و 2 درصد) انتخاب و اثر آنها بر سه ویژگی مهم طول پاره شدن، مقاومت در برابر تا خوردن و مقدار جذب آب اندازهگیری شد. نتایج نشان می دهد که زیاد شدن کهنگی اثر منفی بر خواص مقاومتی دارد، ولی باعث جذب آب کاغذهای بازیافتی را افزایش می دهد، ین در حالی است که افزایش مصرف NaOH در فرایند بازیافت موجب افزایش طول پاره شدن و مقاومت در برابر تاخوردن کاغذهای بازیافتی می شود و جذب آب این کاغذها را کاهش می دهد. مرحله شناورسازی که با مرحله شستوشوی تکمیلی بر روی غربال همراه باشد نیز اثر منفی بر ویژگیهای مقاومتی مذکور دارد و جذب آب را نسبت به نمونههای شاهد افزایش می دهد.
روزنامه,کهنگی,کاغذ بازیافتی,هیدروکسید سدیم,مقاومت در برابر تا خوردن,طول پاره شدن,جذب آب وشناورسازی
https://ijnr.ut.ac.ir/article_27592.html
https://ijnr.ut.ac.ir/article_27592_8240da0e1a252aca0b22ac0ac267aa48.pdf
دانشکده منابع طبیعی
مجله منابع طبیعی ایران (منتشر نمی شود)
60
4
2009
02
19
بازیافت کاغذهای چاپ باطلة مکانیکی و اختلاط آن با خمیرکاغذ CMP پهنبرگان در تولید کاغذ چاپ
FA
محمد
طلاییپور
69532635
حسین
رسالتی
94889679
سیداحمد
میرشکرایی
44431349
در این تحقیق بازیافت کاغذهای چاپ باطله مکانیکی و تأثیر مقادیر مختلف اختلاط خمیرکاغذهای جوهرزدایی شده از کاغذهای باطله مکانیکی با خمیرکاغذ CMP کارخانة چوب و کاغذ مازندران در تولید کاغذ چاپ بررسی شد. به همین منظور، آزمونهای جوهرزدایی برای کاغذهای باطله، اجرا و شرایط بهینة جوهرزدایی به شرح زیر تعیین شد:
- هیدروکسید سدیم: 2درصد بر مبنای وزن خشک الیاف؛
- پراکسید هیدروژن: 5/1 درصد بر مبنای وزن خشک الیاف؛
- زمان خمیرسازی مجدد: 10دقیقه؛
- دمای خمیرسازی مجدد: 65 درجه سانتیگراد؛
نتایج آزمونهای جوهرزدایی نشان داد که علاوه بر تأثیر مواد شیمیایی، دو عامل درجه حرارت و زمان خمیرسازی، اثر مستقیمی بر درخشندگی خمیر جوهرزدایی شده دارد، به گونه ای که با افزایش درجه حرارت یا زمان خمیرسازی یا هر دو، درخشندگی خمیر کاغذ جوهرزدایی شده افزایش مییابد. همچنین نتایج آزمونهای خواص فیزیکی و نوری و نیز مقاومتهای مکانیکی کاغذهای دستساز ساخته شده از درصدهای مختلف اختلاط خمیر کاغذ مکانیکی جوهرزدایی شده و خمیرکاغذ CMP نشان داد که در تولید کاغذ چاپ، خمیر کاغذ مکانیکی جوهرزدایی شده، جایگزین بخشی از خمیرکاغذ CMPمی شود. بهترین ترکیب خمیر کاغذ شامل 45درصدCMP، 30 درصد WCP و 25درصد L.Fتعیین شد.
خمیر کاغذ شیمیایی,مکانیکی,کاغذهای چاپ,الیاف بلند,جوهرزدایی و شناورسازی
https://ijnr.ut.ac.ir/article_27593.html
https://ijnr.ut.ac.ir/article_27593_45a55cea769ac4849442c53ae3136754.pdf
دانشکده منابع طبیعی
مجله منابع طبیعی ایران (منتشر نمی شود)
60
4
2009
02
19
اثر اصلاح شیمیایی بر خواص کاربردی کاغذ شیمیایی مکانیکی تهیه شده از باگاس
FA
علی
عبدالخانی
85344152
علیاکبر
عنایتی
83866537
سیداحمد
میرشکرایی
44431349
احمد
جهانلتیباری
96899927
در این پژوهش اثر استیلاسیون بر رفتار نوری خمیر کاغذ CMP تهیه شده از باگاس بررسی شد. نتایج آزمایش ها نشان داد که استیلاسیون سبب افزایش چشمگیر روشنی کاغذهای ساخته شده می شود. همچنین تیمار با انیدرید استیک، به کاهش جزیی در روشنی کاغذهای رنگبری شده با پراکسید هیدروژن میانجامد. نتایج حاصل از کهنه سازی تسریع شده نشان داد که استیلاسیون گروههای هیدروکسیل فنولی آزاد در لیگنین سبب بهبود چشمگیر پایداری کاغذهای ساخته شده میشود. به علاوه احیای خمیر کاغذ با سدیم بوروهیدرید اگر چه سبب افزایش روشنی و دیگر فاکتورهای وابسته به رنگ میشود، ولی بر افزایش پایداری کاغذها در برابر نور تاثیری ندارد؛ و مقدار برگشت رنگ کاغذهای احیا شده و استیله شده معادل کاغذهای استیله شده به تنهایی است. به طور کلی این تحقیق نشان داد که خمیرکاغذ شیمیایی مکانیکی تهیه شده از باگاس از راه استیلاسیون قابل اصلاح است و این اصلاح شیمیایی سبب بهبود خواص مکانیکی و نوری آن می شود. تیمار احیا، بر زرد شدن تاثیر چندانی ندارد و فقط اندکی کاهش تغییر رنگ در خمیرکاغذ رنگبری شده مشاهده میشود. احیا با سدیم بوروهیدرید و سپس استیلاسیون اثر، پایدار کنندگی تیمار استیلاسیون به تنهایی را داراست.
استیلاسیون,خمیر کاغذ شیمیایی مکانیکی,تیمار نوری تسریع شده,باگاس و اصلاح شیمیایی
https://ijnr.ut.ac.ir/article_27594.html
https://ijnr.ut.ac.ir/article_27594_c1809d8b6cdecd6ce51e0ef08525785a.pdf
دانشکده منابع طبیعی
مجله منابع طبیعی ایران (منتشر نمی شود)
60
4
2009
02
19
بررسی تغییرات کربوهیدراتهای محلول برخی گونههای مرتعی در مراحل مختلف فنولوژیک
FA
حسین
ارزانی
99891963
زید
احمدی
64871724
حسین
آذرنیوند
hazar@ut.ac.ir
آگاهی از وضعیت ترکیباتی که ذخایر غذایی گیاه را تامین می کنند، برای مدیریت مرتع اهمیت زیادی دارد، اینکه ترکیبات به چه نحو ساخته میشوند، در کدام اندام گیاهی تمرکز دارند و غلظت آن چقدر باشد، کمک زیادی در تشخیص مناسبترین زمان چرا، دفعات چرا و طول دوره چرا میکند. هدف از این تحقیق بررسی اثر گونه گیاهی، مرحله فنولوژی، اندامهای گیاهی و فرم رویشی گونهها بر مقدار کربوهیدراتهای محلول در شش گونه مرتعی شامل دو گونه گراس،Bromus tomentellus وDactylis glomerata، دو گونه فورب شامل Ferula ovina وCoronilla varia و دوگونه بوتهای شامل Salsola rigida وArtemisia aucheri است. نمونهها از مراتع ییلاقی (ورد آورد و گچسر) برداشت و پس از خشک شدن آسیاب شده و در آزمایشگاه با استفاده از روش فنل- اسید سولفوریک تجزیه شدند. مقدار کربوهیدراتهای محلول در بین گونههای مختلف، در سه مرحله رویشی از سه فرم رویشی و در سه اندام گیاهی شامل اندام هوایی، ریشه و یقه تفاوت معنیداری از لحاظ آماری نشان داد (01/0< P). بر اساس نتایج، گونه Coronilla varia دارای بیشترین کربوهیدرات محلول بود. در بین سه مرحله رویشی، در مرحله بذردهی حداکثر ذخیره کربوهیدراتها حاصل شد. از بین سه فرم رویشی، فورب دارای بیشترین کربوهیدرات محلول بود، مقدار کربوهیدراتهای محلول در اندام هوایی نسبت به ریشه و یقه بیشتر است.
کربوهیدراتهای محلول,فرم رویشی,مرحله رویشی,اندام گیاهی,ورد آورد وگچسر
https://ijnr.ut.ac.ir/article_27595.html
https://ijnr.ut.ac.ir/article_27595_06c23cccbf982be714fa4af88074b3a9.pdf
دانشکده منابع طبیعی
مجله منابع طبیعی ایران (منتشر نمی شود)
60
4
2009
02
19
تأثیر بارندگی بر تغییرات پوشش تاجی و تولید گیاهان مرتعی در پلور
FA
مرتضی
اکبرزاده
75179844
محمدرضا
مقدم
22438838
عادل
جلیلی
17781886
محمد
جعفری
45347143
حسین
ارزانی
99891963
قسمت اعظم مراتع کشور ما در مناطق خشک و نیمه خشک قرار دارد. نوسان و تغییر سال به سال بارندگی از عوامل عمدهای است که پوشش گیاهی را تحت تأثیر قرار میدهد. در سالهای خشک که بارندگی کاهش مییابد، مراتع طبیعی صدمه می بینند، از پوشش و تولید آن کاسته میشود. کاهش تولید علوفه موجب فشار بیشتر به مرتع خواهد شد. این بررسی با هدف تأثیر کاهش بارندگی بر پوشش و تولید گیاهان مرتعی در قرق پلور به مدت10 سال انجام شد. هرساله درصد پوشش تاجی گیاهان در داخل کوادراتهای ثابت و تولید در پلاتهای تصادفی اندازهگیری شد. آمار بارندگی از ایستگاههای مجاور جمعآوری شد. با کاهش محسوس در بارندگی فصلی از سالهای اول بررسی، یک دوره خشک شروع شد که تا سال 80 ادامه یافت و سال 79 خشکترین سال این دوره بود. نتایج نشان داد که گونههای گیاهی اغلب به نوسانات بارندگی واکنش نشان میدهند. در سالهای خشک پوشش و تولید گیاهان کاهش یافت و بین بارندگی و پوشش تاجی بیشتر گونهها همبستگی معنیدار مشاهده شد. کل پوشش تاجی گونهها در سال مرطوب حدود 2 برابر خشکترین سال بود. تولید علوفه نیز تحت تأثیر نوسان بارندگی قرار داشت و همبستگی بین آنها در برخی از گونهها از نظر آماری معنیدار بود. با اینحال واکنش پوشش و تولید به کاهش بارندگی در گونههای مختلف متفاوت بود. در مجموع بارندگی فصل رویش، پوشش و تولید گونهها را بیشتر تحت تأثیر قرار داد، و امکان پیشبینی تغییرات حاصل در پوشش و تولید گیاهان، با استفاده از بارندگی این دوره وجود داشت. کل تولید علوفه در سالهای مرطوب حدود 5/2 برابر خشکترین سال بود. این رقم در گندمیان حدود 2 برابر و در فوربها حدود 5 برابر شد.
مراتع نیمهخشک,بارندگی,پوشش تاجی,تولید علوفه و پلور
https://ijnr.ut.ac.ir/article_27596.html
https://ijnr.ut.ac.ir/article_27596_0b110de05196992f8177b1b07d2c3595.pdf
دانشکده منابع طبیعی
مجله منابع طبیعی ایران (منتشر نمی شود)
60
4
2009
02
19
بررسی عوامل محیطی موثر در پراکنش گونه های گیاهی در منطقه دامغان (مطالعه موردی: دامغان، استان سمنان)
FA
حسین
آذرنیوند
hazar@ut.ac.ir
شیما
نیکو
27946554
حسن
احمدی
71541469
محمد جعفری
جعفری
79918188
ناصر
مشهدی
95989144
هدف از این پژوهش، بررسی علل پراکنش تیپهای گیاهی در ارتباط با عوامل محیطی، تعیین مهمترین آنها و شناخت روابط حاکم بین پوشش گیاهی و عوامل محیطی (خصوصیات خاک، شیب، جهت، ارتفاع و بارندگی) است. واحدهای کاری به عنوان مبنا و پایه تحقیقات در نظر گرفته شد و پس از تهیه نقشههای شیب، جهت، ارتفاع، سنگ شناسی و رخسارههای ژئومورفولوژی و تلفیق آنها، نقشه واحد کاری تهیه شد. به منظور بررسی پوشش گیاهی در هر یک از واحدها، نمونهبرداری در 10 پلات به روش تصادفی ـ سیستماتیک صورت گرفت. اندازه پلاتهای نمونه برداری با توجه به نوع و پراکنش گونههای گیاهی به روش حداقل سطح تعیین شد. در داخل پلاتها، فهرست گیاهان موجود، درصد تاج پوشش هر یک از گونههای گیاهی و تراکم مشخص و در نهایت تیپهای گیاهی موجود در واحدهای کاری، بر اساس دو گونه غالب نامگذاری شدند. به منظور بررسی خصوصیات خاک منطقه، در داخل پلاتها به صورت یکی در میان در پای گیاه پروفیل (در هر واحد کاری 5 پروفیل) حفر شد. در پروفیلها از عمق 50-0 سانتیمتری خاک به عنوان عمق موثر خاک بر گیاه (عمق ریشه دوانی)نمونهبرداری انجام گرفت و عوامل خاکی بافت، درصد آهک، درصد گچ، درصد ماده آلی، اسیدیته، هدایت الکتریکی، نسبت جذب سدیم (SAR) و درصد سدیم تبادلی (ESP) اندازه گیری شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات خاک و پوشش گیاهی از روش آنالیز مولفههای اصلی (PCA) به کمک نرم افزار PC-ORD استفاده شد. نتایج به دست آمده از آنالیز مولفههای اصلی نشان داد که از میان عوامل محیطی مورد بررسی به ترتیب ارتفاع، بارندگی، شیب به عنوان مولفه اصلی اول 29/39 در صد، درصد ماسه، درصد سیلت و درصد سدیم تبادلی (ESP) به عنوان مولفه اصلی دوم 5/20در صد و در مجموع از میان عوامل مورد بررسی، عوامل مذکور 79/59 در صد از تغییرات پوشش گیاهی منطقه دامغان را توجیه می کنند.
منطقه دامغان,واحد کاری,تیپ های گیاهی,عوامل محیطی,خصوصیات خاک و آنالیز مولفههای اصلی
https://ijnr.ut.ac.ir/article_27597.html
https://ijnr.ut.ac.ir/article_27597_13a04e4e4befab9d3cd57089e240e377.pdf
دانشکده منابع طبیعی
مجله منابع طبیعی ایران (منتشر نمی شود)
60
4
2009
02
19
بررسی اکولوژیک پوشش گیاهی حوزه آبخیز رودخانه محمودآباد شاهیندژ
FA
توران
جعفرپور
45196716
احمد
محمودزاده
28983331
عبدا... حسنزاده
قورتتپه
63191318
تحقیق حاضر به منظور شناخت شباهتهای اکولوژیک بین تیپهای گیاهی حوزه آبخیز رودخانه محمود آباد واقع در 5 کیلومتری شمال شهرستان شاهیندژ با موقعیت جغرافیایی َ42 ْ36 تا َ51 ْ36 عرض شمالی و َ30 ْ46 تا َ49 ْ46 طول شرقی با وسعت 95/26826 هکتار انجام گرفت. تیپهای گیاهی منطقه براساس معیار فلورستیک ـ فیزیونومیک تفکیک و شباهتهای اکولوژیک بین تیپهای مذکور به روش رستهبندی قطبی (بری ـ کورتیس)1 با به کارگیری شاخص سورنسون تعیین شدند. در هر تیپ گیاهی نسبت به شناخت خصوصیات فیزیکی ـ شیمیایی خاک اقدام شد. طی مطالعات فلورستیک 408 گونه گیاهی متعلق به 245 جنس و 59 خانواده گیاهی جمعآوری و شناسایی و در منطقه 18 تیپ گیاهی تشخیص داده شد. مهم ترین عوامل اکولوژیک موثر در تغییر پوشش گیاهی منطقه مورد بررسی ارتفاع، بافت خاک و عوامل بیولوژیک است.
تیپهای گیاهی,شاخص سورنسون,رستهبندی,رودخانه محمودآباد,شاهیندژ و آذربایجان غربی
https://ijnr.ut.ac.ir/article_27598.html
https://ijnr.ut.ac.ir/article_27598_201134bfa1bc82d1706f4f6f54692a42.pdf
دانشکده منابع طبیعی
مجله منابع طبیعی ایران (منتشر نمی شود)
60
4
2009
02
19
بررسـی تنوع و روند زوال بذر نمونههای گونه مرتعی علف گندمی بلند (Agropyron elongatum) موجود در بانک ژن منابع طبیعی
FA
نوراله
عبدی
18565441
حسن مداح
عارفی
25891237
محمد
جعفری
45347143
بهمنظور بررسی و ارزیابی تنوع و روند زوال بذر نمونههای موجود در بانک ژن منابع طبیعی، از خانواده گراسها، گونهAgropyron elongatum انتخاب و 11 نمونه از بذرهای آن با منشأ داخلی و خارجی در دو آزمایش جداگانه ژرمیناتور و گلخانه در طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار آزمایش شدند. در آزمایش ژرمیناتور، صفات قوه نامیه، سرعت جوانهزنی و بنیه بذر و در آزمایش گلخانه، درصد جوانهزنی، سرعت جوانهزنی، ارتفاع گیاه، تعداد پنجه و طول ریشه در چهل روزگی اندازهگیری شد. در ضمن قوه نامیه و وزن هزاردانه بذرها در بدو ورود به سردخانه اندازهگیری شده بود. نتایج تجزیه واریانس صفات مورد بررسی، اختلاف معنیداری را بین نمونههای مورد آزمون، نشان داد. صفات کاهش قوه نامیه، سرعت جوانهزنی در ژرمیناتور و گلخانه، بنیه بذر و طول ریشه نمونهها، از نظر آماری اختلاف نشان دادند که بیانگر تنوع بین نمونهها است. ضرایب همبستگی نتایج بهدست آمده در ژرمیناتور با شرایط گلخانه همبستگی نزدیکی نشان داد. همچنین بین سرعت جوانهزنی و بنیه بذر در ژرمیناتور همبستگی زیادی وجود داشت. این همبستگی بهوسیله مدل رگرسیونی گام به گام تأیید شد. بنابراین سرعت جوانهزنی برآورد خوبی از بنیه بذر بهدست میدهد. کاهش قوه نامیه با صفات درصد جوانهزنی در گلخانه، سرعت جوانهزنی در ژرمیناتور و گلخانه، بنیه بذر و طول ریشه همبستگی منفی معنیداری نشان داد. بنابراین در پدیده زوال بذر نهتنها قوه نامیه کاهش مییابد، بلکه سرعت جوانهزنی، بنیه بذر و رشد اولیه ریشه گیاه در گلخانه نیز کاهش مییابد. در این تحقیق کاهش قوه نامیه بهشدت تحت تأثیر منشأ بذر قرار داشت و در شرایط انجام آزمایش حاضر، تفکیک اثر دوره نگهداری بذر در سردخانه از اثر منشأ بذر، ناممکن بود. بنابراین نمیتوان بهطور دقیقی پیشنهاد کرد که بذرهای این گونه را پس از چند سال تکثیر و احیا کرد و باید برنامهریزی احیا، برای هر نمونه بهطور منفرد صورت گیرد.
تنوع,زوال بذر,قوه نامیه,سرعت جوانهزنی و بنیه بذر
https://ijnr.ut.ac.ir/article_27599.html
https://ijnr.ut.ac.ir/article_27599_0fa77b66cb0679c955039fecb9b8ed03.pdf